شما در حال مشاهده نسخه موبایل وبلاگ

نماز

هستید، برای مشاهده نسخه اصلی [اینجا] کلیک کنید.

نماز اول وقت

نماز را در اول وقت آن بجا آورید تا مشمول آثار و ثواب آن شوید

نماز اول وقت از جمله اعمال مستحبی است که توصیه زیادی به آن شده است. به طوری که می توان سعادت دنیا و آخرت را در خواندن نماز اول وقت دانست. در این مقاله به روایت ها و نقل قول هایی در مورد فضائل و برکات نماز اول وقت پرداخته ایم.
احادیث ذکر شده از ائمه اطهار (ع) در خصوص نماز اول وقت:
1. یکی از اصحاب امام صادق (ع) به آن حضرت عرض کرد: یا ابا عبد اللَّه! مرا از بهترین وقت براى خواندن نماز صبح آگاه فرما. امام (ع) فرمود: هنگام طلوع فجر؛ زیرا خداوند مى‏فرماید: «به تحقیق که قرآن فجر مشهود است»؛ یعنى، نماز صبح را هم فرشتگان روز و هم فرشتگان شب مشاهده می­کنند. پس اگر بنده‏اى نماز صبح خود را به هنگام طلوع فجر بخواند، ثواب آن دو بار در نامه اعمال او نوشته مى‏شود، هم فرشتگان روز مى‏نویسند و هم فرشتگان شب.
نماز را در اول وقت آن بجا آورید تا مشمول آثار و ثواب آن شوید
نماز اول وقت از جمله اعمال مستحبی است که توصیه زیادی به آن شده است. به طوری که می توان سعادت دنیا و آخرت را در خواندن نماز اول وقت دانست. در این مقاله به روایت ها و نقل قول هایی در مورد فضائل و برکات نماز اول وقت پرداخته ایم.

احادیث ذکر شده از ائمه اطهار (ع) در خصوص نماز اول وقت:
1. یکی از اصحاب امام صادق (ع) به آن حضرت عرض کرد: یا ابا عبد اللَّه! مرا از بهترین وقت براى خواندن نماز صبح آگاه فرما. امام (ع) فرمود: هنگام طلوع فجر؛ زیرا خداوند مى‏فرماید: «به تحقیق که قرآن فجر مشهود است»؛ یعنى، نماز صبح را هم فرشتگان روز و هم فرشتگان شب مشاهده می­کنند. پس اگر بنده‏اى نماز صبح خود را به هنگام طلوع فجر بخواند، ثواب آن دو بار در نامه اعمال او نوشته مى‏شود، هم فرشتگان روز مى‏نویسند و هم فرشتگان شب.

2. حضرت موسى بن جعفر (ع): «[عطر] نمازهاى واجب که در اول وقت و با آداب و حدود مخصوص به خود خوانده مى‏شوند، از برگ­ها و ساقه‏هاى نو رسیده و شاداب و با طراوت آسخوشبوتر است. پس بر شما است که نماز [واجب] را در اول وقت آن بجاى آورید».

3. زُراره از امام باقر (ع) می پرسد: خداوند کار شما را به صلاح آورد، اداى نمازها در اول وقت آن بهتر است، یا در وسط وقت، یا در آخر وقت؟ امام (ع) فرمود: در اول وقت. رسول خدا (ص) فرمود: «خداوند عزّ و جلّ، کارهاى نیک را موقعى دوست دارد که در انجام آن تعجیل شود».

4. امام صادق (ع): «هر که نمازهاى واجب را در اول وقت بخواند و درست ادا کند، فرشته آن را پاک و درخشان به آسمان رساند و آن نماز فریاد زند خدا تو را حفظ کند چنانچه حفظم کردی و تو را به خدا سپارم چنانچه مرا به فرشته‏اى کریم سپردى و هر که بدون عذر بعد از وقتش، آن را بدون دقت و ارتباط معنوی لازم بخواند، فرشته آن را سیاه و تاریک بالا برد و آن نماز فریاد کشد خدا ضایعت کند چنانچه ضایعم کردى و رعایتت نکند چنانچه رعایتم نکردى...».

علمای بزرگ هم با توجه به این احادیث مردم را سفارش به انجام نماز در اول وقت نموده و آن را از اصول مهمّ سیر و سلوک و قُرب به سوی خدا و کمال انسانی دانسته اند.

نتیجه: بر اساس روایات از ائمه اطهار (ع) و سفارش علما پسندیده این است که انسان اگر عذر شرعی نداشته باشد، نماز را در اول وقت آن بجا آورد تا مشمول آثار و ثواب آن شود.

خواندن نماز اول وقت,برکات خواندن نماز اول وقت,ثواب خواندن نماز اول وقت خواندن نماز اول وقت باعث برآورده شده حاجات میشود

برکات خواندن نماز اول وقت:

1- برآورده شدن خواسته ها:
امام حسن عسکری - علیه السلام – فرموده اند: «موسی بن عمران با خداوند سخن گفت و از پروردگار خویش پرسید: خدایا! پاداش کسی که نمازش را اول وقت می خواند چیست؟ خداوند تبارک و تعالی فرمود: خواهش و خواسته او را برآورده می کنم و بهشت را بر او مباح می گردانم.»

2- برطرف شدن گرفتاری و ناراحتی:
پیامبر اكرم(ص) فرمودند:”بنده ای نیست كه به وقت های نماز و جاهای خورشید اهمیت بدهد، مگر این كه من سه چیز را برای او ضمانت می كنم: برطرف شدن گرفتاری ها و ناراحتی ها، آسایش و خوشی به هنگام مردن و نجات از آتش.”

3 – ورود به بهشت و دوری از جهنم:
رسول الله - صلی الله علیه وآله – فرمود: «إِنَّ رَبَّکُمْ یَقُولُ هَذِهِ الصَّلَوَاتُ الْخَمْسُ الْمَفْرُوضَاتُ فَمَنْ صَلَّاهُنَّ لِوَقْتِهِنَّ وَ حَافَظَ عَلَیْهِنَّ لَقِیَنِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ لَهُ عِنْدِی عَهْدٌ أُدْخِلُهُ بِهِ الْجَنَّةَ وَ مَنْ لَمْ یُصَلِّهِنَّ لِوَقْتِهِنَّ وَ لَمْ یُحَافِظْ عَلَیْهِنَّ فَذَلِکَ إِلَیَّ إِنْ شِئْتُ عَذَّبْتُهُ وَ إِنْ شِئْتُ غَفَرْتُ لَه»[1]رسول خدا فرمود: خدای شما می فرماید: این نمازهای پنجگانه فریضه است، پس کسی که این نمازها را در وقتش به جا آورد و محافظت بر او نماید، روز قیامت مرا ملاقات خواهد کرد. و بر عهده من است که او را وارد بهشت کنم، و کسی که در وقتش نمازها را به جا نیاورد و محافظت بر او نکند، در این صورت بر من است که اگر بخواهم او را عذاب می کنم، و اگر بخواهم او را می بخشایم.»

4- دوری شیطان و تلقین شهادتین:
پیامبر اكرم(ص) فرمودند: “شیطان تا زمانی كه مؤمن بر نمازهای پنج گانه در وقت آن محافظت كند، پیوسته از او در هراس است؛ پس چون آنها را ضایع نمود بر وی جرأت پیدا كرده و او را در گناهان بزرگ می اندازد. امام صادق(ع) می فرمایند: “ملک الموت در هنگام مردن، شیطان را از محافظ بر نماز دور می كند و شهادت به یگانگی خدا و نبوت پیامبرش را در آن هنگامه بزرگ به او تلقین می نماید.” زیاد شدن عمر، مال و اولاد صالح در دنیا، در امان بودن از ترس و هول مرگ در موقع مردن، آسان شدن سؤال نكیر و منكر در قبر، توسعه یافتن قبر، نورانی شدن چهره، دادن نامه عمل به دست راست و آسان گرفتن حساب در محشر، رضایت خداوند، سلام دادن خدا به او و نگاه كردن از روی رحمت به او در هنگام عبور از صراط و… از دیگر آثار و بركات نماز اول وقت است كه در روایات به آن اشاره شده است.

حجةالاسلام انصاری می گوید: امام(ره) در روزهای آخر عمرشان می خواستند بخوابند؛ به من فرمودند اگر خوابیدم، اول وقت نماز صدایم بزن، گفتم چشم. دیدم اول وقت شد و امام(ره) خوابیده اند، حیفم آمد صدایشان بزنم؛ عمل جراحی، سرم به دست، گفتم صدایشان نزنم بهتر است.

چنددقیقه ای از اذان گذشت و امام(ره) چشم هایشان را باز كردند، گفتند: وقت شده؟ گفتم: بله فرمودند: چرا صدایم نزدی؟ گفتم: ده دقیقه بیشتر از وقت نگذشته است. گفتند: مگر به شما نگفتم. سپس امام(ره) فرزند خود را صدا زدند و فرمودند: ناراحتم. از اول عمرم تا حالا نمازم را اول وقت خوانده ام، چرا الان باید ده دقیقه تأخیر بیفتد؟”.

5- خشنودی خداوند:
امام صادق(عليه السلام) در اين باره مي‌فرمايند: «الصلوةُ تستحبُّ في اَوَّلِ الأَوقاتِ»، خواندن نماز در اول وقت و در اولين فرصت، کاري مستحب و پاداش افزاست. (بحارالانوار، ج 80، ص 13) همچنين از آن حضرت نقل شده که نماز اول وقت، «خشنودي کردگار» را به همراه دارد.

6- در امان بودن از بلاهای آسمانی:
رسول الله - صلی الله علیه و آله – وعده داده: «إِذَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَاهَةً مِنَ السَّمَاءِ عُوفِیَ مِنْهَا حَمَلَةُ الْقُرْآنِ وَ رُعَاةُ الشَّمْسِ أَیِ الْحَافِظُونَ لِأَوْقَاتِ الصَّلَوَاتِ وَ عُمَّارُ الْمَسَاجِدِ» «هنگامی که خداوند سبحان، از آسمان آفت نازل کرد حاملین قرآن، رعایت کنندگان خورشید، یعنی کسانی که اوقات نماز را مراعات کنند، و مساجد را آباد می سازند از این آفت در امانند.»

نماز اول وقت(بخش دوم)

فضیلت نماز اول وقت از زبان آیت الله بهجت

از آیت الله بهجت سوال کردند: چه کنیم که نماز صبح مان قضا نشود؟ ایشان جواب داد:

«کسی که باقی نمازهایش را در اول وقت بخواند خدا او را برای نماز صبح بیدار خواهد کرد.»

تاثیر نماز اول وقت بر ازدواج

جوانی از شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی پرسید: سه قفل در زندگی ام وجود دارد و سه کلید از شما می‌خواهم! قفل اول این است که دوست دارم یک ازدواج سالم داشته باشم، قفل دوم اینکه دوست دارم کارم برکت داشته باشد و قفل سوم اینکه دوست دارم عاقبت بخیر شوم.

فضیلت نماز اول وقت از زبان آیت الله بهجت

از آیت الله بهجت سوال کردند: چه کنیم که نماز صبح مان قضا نشود؟ ایشان جواب داد:

«کسی که باقی نمازهایش را در اول وقت بخواند خدا او را برای نماز صبح بیدار خواهد کرد.»

تاثیر نماز اول وقت بر ازدواج

جوانی از شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی پرسید: سه قفل در زندگی ام وجود دارد و سه کلید از شما می‌خواهم! قفل اول این است که دوست دارم یک ازدواج سالم داشته باشم، قفل دوم اینکه دوست دارم کارم برکت داشته باشد و قفل سوم اینکه دوست دارم عاقبت بخیر شوم.

شیخ نخودکی پاسخ داد: برای قفل اول، نمازت را اول وقت بخوان. برای قفل دوم نمازت را اول وقت بخوان و برای قفل سوم هم نمازت را اول وقت بخوان!

جوان با تعجب پرسید: سه قفل با یک کلید؟! شیخ جواب داد: نماز اول وقت «شاه کلید» است.

نماز اول وقت در رساله توضیح المسائل

علمای دینی بر این عقیده اند که اول وقت بودن نماز یک امر عرفی است، یعنی زمانی که وقت نماز داخل شد، فرد شروع به نماز کند. در رساله توضیح المسائل می خوانیم:

«مستحب است انسان نماز را در اول وقت بخواند و هرچه به اول وقت نزدیک‌تر باشد بهتر است، مگر آن که تأخیر آن از جهتى بهتر باشد، مثلاً صبر کند که نماز را به جماعت بخواند.»

نماز اول وقت چه زمانی است؟

شاید این سوال برای شما هم پیش آمده باشد که منظور از نماز اول وقت دقیقا چه زمانی است؟ یعنی از موقعی که اذان گفته می شود تا کی اول وقت محسوب می شود؟ ما این سوال را بر اساس نرم افزار نجومی آیت الله سیستانی به شما پاسخ خواهیم داد:

  • وقت فضیلت نماز صبح از اذان صبح به مدت 21 دقیقه

  • وقت فضیلت نماز ظهر از اذان ظهر به مدت یک ساعت و 40 دقیقه

  • وقت فضیلت نماز عصر 2 ساعت و 50 دقیقه بعد از اذان ظهر به مدت 42 دقیقه است.

  • وقت فضیلت نماز مغرب از اذان مغرب به مدت 51 دقیقه

  • وقت فضیلت نماز عشا 51 دقیقه بعد از نماز مغرب به مدت 3 ساعت و 10 دقیقه

البته در این مورد بین علما اختلاف نظرهایی وجود دارد.

نماز اول وقت


فواید نماز اول وقت و تاثیر آن برای خوشبختی

نماز اول وقت فضائل و برکات فراوانی دارد که در روایات به آن ها اشاره شده است. بسیاری از علما خیر دنیا و آخرت را در نماز اول وقت دانسته اند.
نماز اول وقت از جمله اعمال مستحبی است که توصیه زیادی به آن شده است. به طوری که می توان سعادت دنیا و آخرت را در خواندن نماز اول وقت دانست. در این مقاله به روایت ها و نقل قول هایی در مورد فضائل و برکات نماز اول وقت پرداخته ایم؛

فواید نماز اول وقت و تاثیر آن برای خوشبختی

نماز اول وقت فضائل و برکات فراوانی دارد که در روایات به آن ها اشاره شده است. بسیاری از علما خیر دنیا و آخرت را در نماز اول وقت دانسته اند.

نماز اول وقت از جمله اعمال مستحبی است که توصیه زیادی به آن شده است. به طوری که می توان سعادت دنیا و آخرت را در خواندن نماز اول وقت دانست. در این مقاله به روایت ها و نقل قول هایی در مورد فضائل و برکات نماز اول وقت پرداخته ایم؛

چند حدیث درباره نماز اول وقت و آثار آن

نماز اول وقت از جمله اعمالی است که توصیه های فراوانی به آن شده است. روایات متفاوتی وجود دارد که هر کدام به یکی از فضائل و برکات خواندن نماز در اول وقت اشاره دارد. در ادامه به برخی از این روایات می پردازیم:

  • رضایت خدا

امام صادق (ع): «اول وقت، خشنودی خدا و آخر آن، عفو خداست، و عفو نمی باشد مگر از جهت گناه. و در مقابل، تأخیر نماز موجب خشم خداست چرا كه پیامبر اكرم (ص) به حضرت علی (ع) فرمودند: نماز را با وضوی كامل و شاداب در وقتش به جای آور كه تأخیر انداختن نماز بدون جهت، باعث غضب پروردگار است.»

  • راندن شیطان

پیامبر (ص): «شیطان تازمانی كه مؤمن بر نمازهای پنج گانه در وقت آن محافظت كند، پیوسته از او در هراس است؛ پس چون آنها را ضایع نمود بر وی جرأت پیدا كرده و را در گناهان بزرگ می اندازد.»

امام صادق (ع): «ملك الموت در هنگام مردن، شیطان را از محافظ بر نماز دور می كند و شهادت به یگانگی خدا و نبوت پیامبرش را در آن هنگامه بزرگ به او تلقین می نماید.»

  • بر آورده شدن حاجات

امام حسن عسکری (ع): «خداوند متعال با حضرت موسی تكلم كرد، حضرت موسی فرمود: خدای من! كسی كه نمازها را در وقتش به جای آورد چه پاداشی دارد؟ خداوند فرمود: حاجت و درخواستش را به او عطا می كنم و بهشتم را برایش مباح می گردانم.»

  • رفع گرفتاری ها

پیامبر (ص): «بنده ای نیست كه به وقت های نماز و جاهای خورشید اهمیت بدهد، مگر این كه من سه چیز را برای او ضمانت می كنم: برطرف شدن گرفتاری ها و ناراحتی ها، آسایش و خوشی به هنگام مردن و نجات از آتش.»

  • بهشتی شدن

امام باقر (ع): «هر كس نماز واجب را در حالی كه عارف به حق آن است در وقتش بخواند، به گونه ای كه چیزی دیگر را بر آن ترجیح ندهد، خداوند برای وی برائت از جهنم می نویسد كه او را عذاب نكند و كسی كه در غیر وقتش به جا آورد در حالی كه چیزی دیگر را بر آن ترجیح دهد، خداوند می تواند او را ببخشد یا عذابش كند.»

  • رفع بلاها

پیامبر (ص): «هنگامی كه خداوند از آسمان آفتی بفرستد، سه گروه از آن، در امان می مانند: حاملان قرآن، رعایت كنندگان خورشید یعنی كسانی كه وقت های نماز را محافظت می كنند و كسانی كه مساجد را آباد می نمایند.»

از دیگر برکات نماز اول وقت به این شرح است:

  • زیاد شدن عمر

  • زیاد شدن مال و اولاد صالح

  • مرگ آسان

  • آرامش در شب اول قبر

  • نورانی شدن چهره

  • آسان شدن حساب روز محشر

  • رضایت خدا و سلام دادن خدا به او

نماز اول وقت در قرآن

خداوند در آیه 238 سوره بقره می فرماید:

«حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَ الصَّلَاةِ الْوُسْطَىٰ وَ قُومُوا لِلَّهِ قَانِتِينَ»

«در انجام همه نمازها (به خصوص) نماز وسطی [=نماز ظهر] کوشا باشید و از روی خضوع و اطاعت، برای خدا بپاخیزید»

نماز جماعت (بخش پنجم)

مساله 1446ـ‏ اگر امام ایستاده باشد و ماموم نداند که در کدام رکعت است‏‎ ‎‏می تواند اقتدا کند، ولی باید حمد و سوره را به قصد قربت بخواند و اگر چه بعد‏‎ ‎‏بفهمد که امام در رکعت اول یا دوم بوده، نمازش صحیح است.‏

مساله 1447ـ‏ اگر به خیال این که امام در رکعت اوّل یا دوم است حمد و سوره‏‎ ‎‏نخواند و بعد از رکوع بفهمد که در رکعت سوم یا چهارم بوده نمازش صحیح است.‏‎ ‎‏ولی اگر پیش از رکوع بفهمد، باید حمد و سوره را بخواند و اگر وقت ندارد، فقط‏‎ ‎‏حمد را بخواند و در رکوع یا سجده خود را به امام برساند.‏

مساله 1448ـ‏ اگر به خیال این که امام در رکعت سوم یا چهارم است حمد و‏‎ ‎‏سوره بخواند و پیش از رکوع یا بعد از آن بفهمد که در رکعت اول یا دوم بوده، نمازش‏‎ ‎‏صحیح است.‏

مساله 1449ـ‏ اگر موقعی که مشغول نماز مستحبی است جماعت برپا شود،‏چنانچه اطمینان ندارد که اگر نماز را تمام کند به جماعت برسد، مستحب است نماز‏‎ ‎‏را رها کند و مشغول نماز جماعت شود. بلکه اگر اطمینان نداشته باشد که به رکعت‏‎ ‎‏اول برسد مستحب است به همین دستور رفتار نماید.‏


مساله 1446ـ‏ اگر امام ایستاده باشد و ماموم نداند که در کدام رکعت است‏‎ ‎‏می تواند اقتدا کند، ولی باید حمد و سوره را به قصد قربت بخواند و اگر چه بعد‏‎ ‎‏بفهمد که امام در رکعت اول یا دوم بوده، نمازش صحیح است.‏

مساله 1447ـ‏ اگر به خیال این که امام در رکعت اوّل یا دوم است حمد و سوره‏‎ ‎‏نخواند و بعد از رکوع بفهمد که در رکعت سوم یا چهارم بوده نمازش صحیح است.‏‎ ‎‏ولی اگر پیش از رکوع بفهمد، باید حمد و سوره را بخواند و اگر وقت ندارد، فقط‏‎ ‎‏حمد را بخواند و در رکوع یا سجده خود را به امام برساند.‏

مساله 1448ـ‏ اگر به خیال این که امام در رکعت سوم یا چهارم است حمد و‏‎ ‎‏سوره بخواند و پیش از رکوع یا بعد از آن بفهمد که در رکعت اول یا دوم بوده، نمازش‏‎ ‎‏صحیح است.‏

مساله 1449ـ‏ اگر موقعی که مشغول نماز مستحبی است جماعت برپا شود،‏چنانچه اطمینان ندارد که اگر نماز را تمام کند به جماعت برسد، مستحب است نماز‏‎ ‎‏را رها کند و مشغول نماز جماعت شود. بلکه اگر اطمینان نداشته باشد که به رکعت‏‎ ‎‏اول برسد مستحب است به همین دستور رفتار نماید.‏


مساله 1450ـ‏ اگر موقعی که مشغول نماز سه رکعتی یا چهار رکعتی است‏‎ ‎‏جماعت برپا شود، چنانچه به رکوع رکعت سوم نرفته و اطمینان ندارد که اگر نماز را‏‎ ‎‏تمام کند به جماعت برسد، مستحب است به نیت نماز مستحبی نماز را دو رکعتی‏‎ ‎‏تمام کند و خود را به جماعت برساند.‏

مساله 1451ـ‏ اگر نماز امام تمام شود و ماموم مشغول تشهد یا سلام اول باشد،‏‎ ‎‏لازم نیست نیت فرادی کند.‏

مساله 1452ـ‏ کسی که یک رکعت از امام عقب مانده وقتی امام تشهد رکعت‏‎ ‎‏آخر را می خواند، می تواند برخیزد و نماز را تمام کند و یا انگشتان دست، و سینۀ پا را‏‎ ‎‏به زمین بگذارد و زانوها را بلند نگهدارد و صبر کند تا امام سلام نماز را بگوید و بعد‏‎ ‎‏برخیزد.‏

‏ ‏

شرایط امام جماعت

‏ ‏

مساله 1453ـ‏ امام جماعت باید بالغ و عاقل و شیعۀ دوازده امامی و عادل و‏‎ ‎‏حلال زاده باشد و نماز را بطور صحیح بخواند و نیز اگر ماموم مرد است امام او هم‏‎ ‎‏باید مرد باشد و اقتدا کردن بچه ممیز که خوب و بد را می فهمد به بچه ممیز دیگر‏‎ ‎‏جایز نیست و احتیاط واجب آن است که امام زن نیز مرد باشد.‏

مساله 1454ـ‏ امامی را که عادل می دانسته، اگر شک کند به عدالت خود باقی‏‎ ‎‏است یا نه، می تواند به او اقتدا نماید.‏

مساله 1455ـ‏ کسی که ایستاده نماز می خواند، نمی تواند به کسی که نشسته یا‏‎ ‎‏خوابیده نماز می خواند اقتدا کند. و کسی که نشسته نماز می خواند نمی تواند به کسی‏‎ ‎‏که خوابیده نماز می خواند اقتدا نماید.‏

مساله 1456ـ‏ کسی که نشسته نماز می خواند، می تواند به کسی که نشسته نماز‏‎ ‎‏می خواند اقتدا کند و همچنین کسی که خوابیده است می تواند به کسی که نشسته‏ نماز می خواند اقتدا کند ولی کسی که نشسته نماز می خواند نمی تواند به کسی که‏‎ ‎‏خوابیده نماز می خواند، اقتدا نماید.‏

مساله 1457ـ‏ اگر امام جماعت بواسطۀ عذری با تیمم یا با وضوی جبیره ای نماز‏‎ ‎‏بخواند، می شود به او اقتدا کرد ولی اگر بواسطۀ عذری با لباس نجس نماز می خواند‏‎ ‎‏بنابر احتیاط واجب نباید به او اقتدا کرد.‏

مساله 1458ـ‏ اگر امام مرضی دارد که نمی تواند از بیرون آمدن بول و غائط‏‎ ‎‏خودداری کند بنابر احتیاط واجب، نمی شود به او اقتدا کرد.‏

مساله 1459ـ‏ بنابر احتیاط واجب کسی که مرض خوره یا پیسی دارد، نباید امام‏‎ ‎‏جماعت شود.‏

نماز جماعت (بخش چهارم)

مساله 1430ـ‏ اگر اول نماز یا بین حمد و سوره اقتدا کند و پیش از آنکه به رکوع‏‎ ‎‏رود، امام سر از رکوع بردارد نماز او بطور جماعت صحیح است و باید رکوع کند و‏‎ ‎‏خود را به امام برساند.‏

مساله 1431ـ‏ اگر موقعی برسد که امام مشغول خواندن تشهد آخر نماز است‏‎ ‎‏چنانچه بخواهد به ثواب جماعت برسد، باید بعد از نیت و گفتن تکبیرة الاحرام‏‎ ‎‏بنشیند و تشهد را با امام بخواند ولی سلام را نگوید و صبر کند تا امام سلام نماز را‏‎ ‎‏بدهد، بعد بایستد و بدون آنکه دوباره نیت کند و تکبیر بگوید، حمد و سوره را‏‎ ‎‏بخواند و آن را رکعت اول نماز خود حساب کند.‏

مساله 1432ـ‏ ماموم نباید جلوتر از امام بایستد و اگر مساوی او هم بایستد‏‎ ‎‏اشکال دارد و به احتیاط واجب باید کمی عقب تر از امام بایستد، اگرچه قد او بلندتر‏‎ ‎‏از امام باشد که در رکوع و سجود سرش جلوتر از امام باشد.‏

مساله 1433ـ‏ در نماز جماعت باید بین ماموم و امام پرده و مانند آن که پشت آن‏‎ ‎‏دیده نمی شود فاصله نباشد و همچنین است بین انسان و ماموم دیگری که انسان‏‎ ‎‏بواسطۀ او به امام متصل شده است، ولی اگر امام مرد و ماموم زن باشد چنانچه بین‏‎ ‎‏آن زن و امام یا بین آن زن و ماموم دیگری که مرد است و زن بواسطۀ او به امام متصل‏‎ ‎‏شده است پرده و مانند آن باشد اشکال ندارد.

مساله 1431ـ‏ اگر موقعی برسد که امام مشغول خواندن تشهد آخر نماز است‏‎ ‎‏چنانچه بخواهد به ثواب جماعت برسد، باید بعد از نیت و گفتن تکبیرة الاحرام‏‎ ‎‏بنشیند و تشهد را با امام بخواند ولی سلام را نگوید و صبر کند تا امام سلام نماز را‏‎ ‎‏بدهد، بعد بایستد و بدون آنکه دوباره نیت کند و تکبیر بگوید، حمد و سوره را‏‎ ‎‏بخواند و آن را رکعت اول نماز خود حساب کند.‏

مساله 1432ـ‏ ماموم نباید جلوتر از امام بایستد و اگر مساوی او هم بایستد‏‎ ‎‏اشکال دارد و به احتیاط واجب باید کمی عقب تر از امام بایستد، اگرچه قد او بلندتر‏‎ ‎‏از امام باشد که در رکوع و سجود سرش جلوتر از امام باشد.‏

مساله 1433ـ‏ در نماز جماعت باید بین ماموم و امام پرده و مانند آن که پشت آن‏‎ ‎‏دیده نمی شود فاصله نباشد و همچنین است بین انسان و ماموم دیگری که انسان‏‎ ‎‏بواسطۀ او به امام متصل شده است، ولی اگر امام مرد و ماموم زن باشد چنانچه بین‏‎ ‎‏آن زن و امام یا بین آن زن و ماموم دیگری که مرد است و زن بواسطۀ او به امام متصل‏‎ ‎‏شده است پرده و مانند آن باشد اشکال ندارد.

مساله 1434ـ‏ اگر بعد از شروع به نماز بین ماموم و امام، یا بین ماموم و کسی که‏‎ ‎‏ماموم بواسطۀ او متصل به امام است، پرده یا چیز دیگری که پشت آن را نمی توان دید‏‎ ‎‏فاصله شود، نمازش فرادی می شود و صحیح است.‏

مساله 1435ـ‏ اگر بین جای سجده ماموم و جای ایستادن امام بقدر گشادی بین‏‎ ‎‏دو قدم فاصله باشد اشکال ندارد، و نیز اگر بین انسان بواسطۀ مامومی که جلوی او‏‎ ‎‏ایستاده و انسان به وسیله او به امام متصل است به همین مقدار فاصله باشد نمازش‏‎ ‎‏اشکال ندارد، و احتیاط مستحب آن است که جای سجدۀ ماموم با جای کسی که‏‎ ‎‏جلوی او ایستاده، هیچ فاصله نداشته باشد.‏

مساله 1436ـ‏ اگر ماموم بواسطۀ کسی که طرف راست یا چپ او اقتدا کرده به‏‎ ‎‏امام متصل باشد و از جلو به امام متصل نباشد، چنانچه به اندازه گشادی بین دو قدم‏‎ ‎‏هم فاصله داشته باشند نمازش صحیح است.‏

مساله 1437ـ‏ اگر در نماز، بین ماموم و امام یا بین ماموم و کسی که ماموم‏‎ ‎‏بواسطۀ او به امام متصل است بیشتر از یک قدم بزرگ فاصله پیدا شود نمازش فرادی‏‎ ‎‏می شود و صحیح است.‏

مساله 1438ـ‏ اگر نماز همه کسانی که در صف جلو هستند تمام شود یا همه‏‎ ‎‏نیت فرادی نمایند، اگر فاصله به اندازه یک قدم بزرگ نباشد نماز صف بعد بطور‏‎ ‎‏جماعت صحیح و اگر بیشتر از این مقدار باشد فرادی می شود و صحیح است.‏

مساله 1439ـ‏ اگر در رکعت دوم اقتدا کند، قنوت و تشهد را با امام می خواند و‏‎ ‎‏احتیاط آن است که موقع خواندن تشهد انگشتان دست و سینۀ پا را به زمین بگذارد و‏‎ ‎‏زانوها را بلند کند، و باید بعد از تشهد با امام برخیزد و حمد و سوره را بخواند، واگر‏‎ ‎‏برای سوره وقت ندارد، حمد را تمام کند و در رکوع یا سجده خود را به امام برساند،‏‎ ‎‏یا نیت فرادی کند و نمازش صحیح است، ولی اگر در سجده به امام برسد، بهتر است‏‎ ‎‏که احتیاطاً نماز را دوباره بخواند.‏

مساله 1440ـ‏ اگر موقعی که امام در رکعت دوم نماز چهار رکعتی است اقتدا‏‎ ‎‏کند، باید در رکعت دوم نمازش که رکعت سوم امام است بعد از دو سجده بنشیند و‏‎ ‎‏تشهد را به مقدار واجب بخواند و برخیزد، و چنانچه برای گفتن سه مرتبه تسبیحات‏ وقت ندارد، یک مرتبه بگوید و در رکوع یا سجده، خود را به امام برساند.‏

مساله 1441ـ‏ اگر امام در رکعت سوم یا چهارم باشد و ماموم بداند که اگر اقتدا‏‎ ‎‏کند و حمد را بخواند به رکوع امام نمی رسد، بنابر احتیاط واجب باید صبر کند تا امام‏‎ ‎‏به رکوع رود، بعد اقتدا نماید.‏

مساله 1442ـ‏ اگر در رکعت سوم یا چهارم امام اقتدا کند، باید حمد و سوره را‏‎ ‎‏بخواند و اگر برای سوره وقت ندارد، باید حمد را تمام کند و در رکوع یا سجده خود‏‎ ‎‏را به امام برساند، ولی اگر در سجده به امام برسد، بهتر است که احتیاطاً نماز را‏‎ ‎‏دوباره بخواند.‏

مساله 1443ـ‏ کسی که می داند اگر سوره را بخواند در رکوع به امام نمی رسد،‏‎ ‎‏باید سوره را نخواند ولی اگر خواند نمازش صحیح است.‏

مساله 1444ـ‏ کسی که اطمینان دارد که اگر سوره را شروع کند یا تمام نماید به‏‎ ‎‏رکوع امام می رسد، احتیاط واجب آن است که سوره را شروع کند یا اگر شروع کرده‏‎ ‎‏تمام نماید.‏

مساله 1445ـ‏ کسی که یقین دارد، اگر سوره را بخواند به رکوع امام می رسد،‏‎ ‎‏چنانچه سوره را بخواند و به رکوع نرسد نمازش صحیح است.‏

مقاله درباره نماز(بخش دوم)


شخصی از امام صادق (ع) پرسید : برترین چیزهایی که بندگان با آن به پروردگارشان تقرب می جویند و نزدیک می شوند چیست ، حضرت فرمودند : بعد از معرفت و شناخت (خداوند متعال ) من بهتر از نماز نمی دانم . و همین اهمیت نماز است که نسبت به کوتاهی به آن شدیدا نهی شده است از رسول اکرم (ص) روایت شده که فرمود: مبادا نماز خود را ضایع سازید ، زیرا هرکس که نماز خود را ضایع نماید خدا او را با قارون و فرعون و هامان محشور نماید ، و برخدا حق است که او را با منافقان در آتش افکند ، پس وای برکسی که بر نماز خود مواظبت و نگهبانی ننماید .

سبب عزت موجود نماز است نماز زینت درگه معبود نماز است نماز

بی نماز از نظر لطف خدا محروم است شرع را مقصد و مقصود نماز است نماز

شاه عطشان که همه عاشق و دیوانه اوست گفت عز و شرف و جود نماز است نماز


شخصی از امام صادق (ع) پرسید : برترین چیزهایی که بندگان با آن به پروردگارشان تقرب می جویند و نزدیک می شوند چیست ، حضرت فرمودند : بعد از معرفت و شناخت (خداوند متعال ) من بهتر از نماز نمی دانم . و همین اهمیت نماز است که نسبت به کوتاهی به آن شدیدا نهی شده است از رسول اکرم (ص) روایت شده که فرمود: مبادا نماز خود را ضایع سازید ، زیرا هرکس که نماز خود را ضایع نماید خدا او را با قارون و فرعون و هامان محشور نماید ، و برخدا حق است که او را با منافقان در آتش افکند ، پس وای برکسی که بر نماز خود مواظبت و نگهبانی ننماید .

سبب عزت موجود نماز است نماز زینت درگه معبود نماز است نماز

بی نماز از نظر لطف خدا محروم است شرع را مقصد و مقصود نماز است نماز

شاه عطشان که همه عاشق و دیوانه اوست گفت عز و شرف و جود نماز است نماز


خداوند به عبادت ما و هیچ موجود دیگر نیاز ندارد ، زیرا « فان الله غنی عن العالمین» (1) خداوند از تمام جهانیان بی نیاز است . این بندگان هستند که به خداوند نیاز دارند . «یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله والله هو الغنی الحمید» (2)ای انسان ها شما نیازمند به خداوند هستید و خداوند بی نیاز و ستوده است. بنابراین عبودیت و پرستش یکی از نیازهای انسان است. تمامی انسان ها از ابتدا تا کنون به شکلی پرستش داشته اند. روح انسان نیاز به عبادت و پرستش دارد. پرستش و ستایش علاوه بر پر کردن خلأ تنهائی وجود انسان ، وبر آورده شدن نیاز انسان و بجا آوردن مراتب سپاس و شکر گزاری ، موجب تکامل انسانی و رسیدن به مقام قرب الهی می شود و هیچ چیزی نمی تواندجای آن را پرکند.
دانشمندان گفته اند: برای رسیدن به عرفان الهی و شناخت خود و خدا مراحلی باید طی شود. مرحلة اوّل، شریعت است. برای پیمودن این مرحله باید به سراغ عبادت پروردگار رفت و با استعانت و کمک از عبادت وارد مرحلة دوم یعنی طریقت شد، آن گاه از طریقت عبور کرده و به حقیقت پیوست که پیوستن قطره به دریا است.
اکنون می خواهیم این شبهه را پاسخ بگوییم که آیا: چیزی برتر و موثرتر از نماز در این مسیر وجود دارد؟ یا بهترین شکل و بهترین وسیله و نردبان برای رسیدن به «حقیقت» نماز است؟
هر کدام از مکتب ها و آیین ها اَشکالی برای عبادت دارند امّا همه به دنبال پرستش و عبادت‌اند، ‌حتی موجودات دیگر نیز به عبادت و پرستش مشغولند. قرآن می‌فرماید: «کلّ قد علم صلوته و تسبیحه؛(3)تمامی موجودات نماز و تسبیح خدا را می دانند». در جای دیگر می‌فرماید: «إنْ مِن شیء إلاّ یسبّح بحمده و لکن لا تفقهون تسبیحهم؛(4) هر موجودی با حمد، خدا را تسبیح می‌گوید، لیکن شما تسبیح آنان را نمی فهمید».
از منابع و مآخذ اسلامی به دست می آید که برای رسیدن به حق و شاداب کردن روح عرفانی انسان، هیچ راهی بهتر از نماز یافت نمی شود. برای روح انسان شیفته هیچ غذایی سازگارتر و سرشارتر از نماز وجود ندارد، زیرا چه کسی بهتر از خداوند (که برای رسیدن به هر هدفی، ترکیب راه خاصی را مشخص فرموده است) می‌تواند مَرْکب و معجونی برای رشد و ارتقای انسان ها پدید آورد؟
با مروری بر آیات و روایات در می یابیم که این معجون شفا بخش نماز است که اسلام آن را وسیلة تقرّب به خدا می‌داند (الصلوه قربان کل تقیّ).(5) نماز موجب تقرب هر انسان پرهیزکاری است.


هشام بن حکم از امام صادق(ع) پرسید: چرا نماز واجب شد، در حالی که هم وقت می گیرد و هم انسان را به زحمت می اندازد؟ امام فرمود: «پیامبرانی آمدند و مردم را به آیین خود دعوت نمودند. عده ای هم دین آنان را پذیرفتند، امّا با مرگ آن پیامبران، نام و دین و یاد آن‌ها از میان رفت. خداوند اراده فرمود که اسلام و نام پیامبر اسلام(ص) زنده بماند و این از طریق نماز امکان پذیر است»(6)یعنی علاوه بر آن که نماز عبادت پروردگار است، موجب طراوت مکتب و احیای دین هم هست.
بله همواره به یاد خداوند بودن بسیار عالی و ارزشمند است ، اما آیا چنین کسی را سراغ دارید ؟
کدام انسان را می یابید که با این همه چیزهائی که انسان را در این دنیا به خود مشغول داشته و با این همه عواملی که موجب غفلت و بی خبری می شوند ، همواره به یاد خدا باشند؟
و آیا نماز چیزی جز برای یاد آوری انسان ها و بیرون آوردن از غفلت است؟
راستی اگر برای ارتباط با خدا نیازی به نماز نبود، نبایستی پیامبر با آن همه فضائل و کمالات آن قدر نماز بخواند که پاهایش متورم شود یا امیرالمؤمنین(ع) و سایر امامان به نماز این همه اهمیت بدهند.
آیا کسی برتر و بیشتر از پیشوایان دینی ما با خداوند رابطه قلبی داشته است؟ ایا اگر بخواهیم کسی را مثال بزنیم که همواره به یاد خدا بوده است ، این شخص جز پیامبر اسلام و امامان معصوم بودند؟
آیا مقامی که امیرمومنان به آن دست یافته بود ، به گونه ای که فرمود اگر تمام پرده ها کنار رود بر یقین و ایمان من افزوده نمی شود ، کسی برتر از آن دست یافته است؟
پس چگونه چنین انسان هایی نه تنها خود را بی نیاز از نماز و ارتباط با خدا نمی دانستند ، بلکه شبانه روز به نماز می ایستادند و نه تنها نماز های واجب ، بلکه حتی نماز های مستحب داشتند که بنابر بر نقل روایات گاهی تا هزار رکعت می رسید.
هم چنین نماز رابطه بنده با خداست و طبیعی است که بنده آن را به جا می آورد که خواسته خداوند و معبود اوست و اصولاهدف اصلی از خلقت انسان بندگی است و نماز بهترین شیوه اظهار بندگی است و اگر قرار باشد که هر انسانی بر طبق خواسته خود عمل نماید نه آن چیزی که خداوند از او خواسته ، این دیگر بندگی خداوند نمی شود ، بلکه بندگی خود و عمل بر طبق خواسته خود است.
مطمئنا این فکر که رابطه قلبی انسان را بی نیاز از نماز می کند ، چیزی جز وسوسه شیطانی برای دور کردن انسان از خدا نیست. چون خدا راه نماز را برای ایجاد رابطه بنده با او و بیرون آمدن انسان ها از غفلت و شستوی جسم و جان قرار داده قرار داده و فرموده است که «اقم الصلوة لذکری» نماز را برای یاد من برپا دار.(7) پس آیا درک من از خدا بیشتر است؟!
در فرهنگ اسلامی تعیین کردن و مشخص نمودن شکل عبادت، با شارع مقدس است و کسی نمی تواند عبادتی اختراع کند. اگر کسی وِرْد و دعایی را به عنوان عبادت پدید آورد، از مصادیق روشن بدعت و تشریع است که کار حرامی است،‌ زیرا امور عبادی را همان گونه که از طرف شارع مقدّس بیان شده است، باید انجام داد، نه کمتر و نه بیشتر.
آن کس که تشنگی و گرسنگی را در ما آفرید ، غذا و آب را نیز خود فراهم آورده است و آن کس که نیاز به عبودیت و پرستش را در ما قرار داد ، هم او پاسخ نماز و دعا راز و نیاز را برایمان مقرر داشته است. . قرآن مجید نماز را مظهر ذکرو ذکر را آرام بخش دل ها می داند.(8)
آنچه زیبایی و حُسن و خیر است، در نماز سفره ای است گسترده که خداوند آن را در پنج نوبت در شبانه روز برای بندگانش باز می‌کند و بر سر این سفره انواع و اقسام غذاهای لذیذ وجوددارد و هر کس مطابق ذوق و سلیقة و به اندازه توان و مرتبه وجودی و استعداد خود از آن بهره مند می‌شود. نماز عبادتی جامع است که می تواند تمام وجود انسان (از جهات بدنی و ظاهری گرفته تا جهات ذهنی و قلبی و باطنی) را در خدمت بندگی و پرستش قرار دهد. نیت خوب داشتن به تنهایی نمی تواند انسان را از انجام عبادت و نماز بی نیاز کند.
شکل نماز هم قشنگ است، هم معارف بلند اسلامی در آن وجود دارد، هم تسبیح و تقدیس لفظی است و هم تقدیس عملی می‌باشد. رکوع و سجود و تسبیح و تحمید و دعا و تکبیر و سلام و خلاصه همة زیبایی ها در نماز است. با این همه اگر نماز به طور صحیح و کامل با حفظ شرایط و آداب خوانده شود، جلوی بسیاری از مفاسد اجتماعی را می گیرد: «إنّ الصلاة تنهی عن الفحشاء والمنکر و لذکرالله اکبر(9) نماز اگر با مقدمات و تعقیبات همراه باشد،‌ انسان را به اوج معنویت می‌رساند. اذان با آن محتوای زیبا دل را می نوازد. نماز جماعت مخصوصاً در مساجد بزرگ مانند

مسجد الحرام و مسجد النّبی(ص) زیباترین جلوة عبادت و همدلی و یکرنگی و صفا و صمیمیت است. پیامبر(ص) فرمود: «نماز نور چشم من است(10)

نماز حضرت فاطمه (س)


روايت شده:حضرت فاطمه عليها السّلام دو ركعت نماز مى‏خواند كه جبرئيل به ايشان تعليم داده بود آن حضرت در ركعت اوّل پس از سوره‏ »حمد«صدر مرتبه سوره«قدر»و در ركعت دوّم بعد از سوره«حمد»صد مرتبه سوره«توحيد»را قرائت مى‏كردند،و چون سلام مى‏دادند اين دعا را مى‏خواند:
سُبْحَانَ ذِي الْعِزِّ الشَّامِخِ الْمُنِيفِ سُبْحَانَ ذِي الْجَلالِ الْبَاذِخِ الْعَظِيمِ سُبْحَانَ ذِي الْمُلْكِ الْفَاخِرِ الْقَدِيمِ سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْبَهْجَةَ وَ الْجَمَالَ سُبْحَانَ مَنْ تَرَدَّى بِالنُّورِ وَ الْوَقَارِ سُبْحَانَ مَنْ يَرَى أَثَرَ النَّمْلِ فِي الصَّفَا سُبْحَانَ مَنْ يَرَى وَقْعَ الطَّيْرِ فِي الْهَوَاءِ سُبْحَانَ مَنْ هُوَ هَكَذَا لا هَكَذَا غَيْرُهُ
پاك و منزّه است آن خدايى كه داراى شكوه افراشته و بلند است،پاك و منزّه است خدايى كه صاحب‏ شوكت والا و بزرگ است،پاك و منزّه است خدايى كه دارنده فرمانروايى پر افتخار ديرينه است،پاك و منزّه است آن‏كه لباس خرّمى‏ و زيبايى به بر دارد،پاك و منزّه است آن‏كه در پوششى از نور وقار است،پاك و منزّه است آن‏كه ردّپاى مورچه را بر سنگ سخت مى‏بيند، پاك و منزّه است آن‏كه خطّ سير پرنده را در هوا مى‏بيند،پاك و منزّه است آن‏كه او چنين است و جز او چنين نيست.
سيّد ابن طاووس فرموده:در روايت ديگرى وارد شده كه پس از اين نماز تسبيح مشهور حضرت زهرا عليها السّلام را كه بعد از هر نماز خوانده مى‏شود بخوانند،و پس از آن صد مرتبه صلوات بر محمّد و خاندان او فرستند.و شيخ د ركتاب«مصباح المتهجدّين»فرموده‏ است:نماز حضرت فاطمه عليها السّلام دو ركعت است،در ركعت اوّل سوره«حمد»و صد مرتبه سوره«قدر»و در ركعت دوّم‏ سوره«حمد»و صد مرتبه«توحيد»خوانده شود،و چون سلام داده شد تسبيح حضرت زهرا عليها السّلام را بخوانند،آنگاه دعاى«سبحان‏ ذى العزّ الشامخ»را تا آخر قرائت كنند.و شيخ فرموده:كسى‏كه اين نماز را بجاى آورد،چون از تسبيح فارغ شود زانوها و دستان خود را تا آرنج برهنه نمايد و همه مواضع سجود خود را بدون مانع و حايل به زمين بچسپاند و از خدا حاجت بخواهد،و به هر كيفيتى كه دوست دارد دعا كند،و در همان حال سجده بگويد:
يَا مَنْ لَيْسَ غَيْرَهُ رَبٌّ يُدْعَى يَا مَنْ لَيْسَ فَوْقَهُ إِلَهٌ يُخْشَى يَا مَنْ لَيْسَ دُونَهُ مَلِكٌ يُتَّقَى يَا مَنْ لَيْسَ لَهُ وَزِيرٌ يُؤْتَى يَا مَنْ لَيْسَ لَهُ حَاجِبٌ يُرْشَى يَا مَنْ لَيْسَ لَهُ بَوَّابٌ يُغْشَى يَا مَنْ لا يَزْدَادُ عَلَى كَثْرَةِ السُّؤَالِ إِلا كَرَما وَ جُودا وَ عَلَى كَثْرَةِ الذُّنُوبِ إِلا عَفْوا وَ صَفْحا صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ افْعَلْ بِي كَذَا وَ كَذَا
اى آن‏كه جز او پروردگارى نيست كه خوانده شود،اى آن‏كه وراى او معبودى نيست كه او پروا شود!اى آن‏كه جز او فرمانروايى نيست كه از او پرهيز شود!اى آن‏كه او را وزيرى نيست كه به او روى آرند!اى آن‏كه او را نگهبانى نيست تا به او رشوه داده شود!اى آنكه او را دربانى نيست تا به‏ وسيله او به درگاهش آيند!اى آن‏كه بر اثر بسيارى درخواست،جز كرم و جود،و بر اثر كثرت گناهان جز عفو،و گذشت نيفزايد،بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و با من چنين و چنان كن.
و به جاى»كذا و كذا«حاجات‏ خويش را از خدا بخواهد. نماز ديگر از حضرت فاطمه عليها السّلام:شيخ طوسى و سيّد ابن طاووس از صفوان روايت كرده‏اند كه محمّد بن على حلبى روز جمعه، خدمت امام صادق عليه السّلام شرفياب شد و عرضه داشت:علاقمندم به من عملى بياموزى كه بهترين كارها در روز جمعه باشد حضرت فرمود:من كسى را كه براى رسول خدا عزيزتر از حضرت فاطمه باشد سراغ ندارم،و چيزى را برتر از آنچه پيامبر به‏ فاطمه آموخت،نمى‏شناسم،پيامبر به دخترش فرمود:هركه صبح جمعه را دريابد،غسل كند و قدمهايش را بگسترد و چهار ركعت‏ نماز)دو نماز دو ركعتى(بگذارد.در ركعت اوّل پس از سوره«حمد»پنجاه مرتبه سوره«توحيد»و در ركعت دوم، پس از سوره«حمد»پنجاه مرتبه سوره«و العاديات»و در ركعت سوّم پس از«حمد»پنجاه مرتبه سوره «اذا زلزلت» و در ركعت چهارم پس از سوره«حمد»پنجاه مرتبه سوره «اذا جاء نصر اللّه...» كه مراد از اين سوره سوره مباركه نصر است يعنى آخرين سوره‏اى كه نازل شده است.و چون از نماز فارغ شوند،اين دعا را بخوانند:
إِلَهِي وَ سَيِّدِي مَنْ تَهَيَّأَ أَوْ تَعَبَّى أَوْ أَعَدَّ أَوِ اسْتَعَدَّ لِوِفَادَةِ مَخْلُوقٍ رَجَاءَ رِفْدِهِ وَ فَوَائِدِهِ وَ نَائِلِهِ وَ فَوَاضِلِهِ وَ جَوَائِزِهِ فَإِلَيْكَ يَا إِلَهِي كَانَتْ تَهْيِئَتِي وَ تَعْبِئَتِي وَ إِعْدَادِي وَ اسْتِعْدَادِي رَجَاءَ فَوَائِدِكَ وَ مَعْرُوفِكَ وَ نَائِلِكَ وَ جَوَائِزِكَ فَلا تُخَيِّبْنِي مِنْ ذَلِكَ يَا مَنْ

لا تَخِيبُ عَلَيْهِ مَسْأَلَةُ السَّائِلِ وَ لا تَنْقُصُهُ عَطِيَّةُ نَائِلٍ فَإِنِّي لَمْ آتِكَ بِعَمَلٍ صَالِحٍ قَدَّمْتُهُ وَ لا شَفَاعَةِ مَخْلُوقٍ رَجَوْتُهُ أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِشَفَاعَتِهِ إِلا مُحَمَّدا وَ أَهْلَ بَيْتِهِ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمْ،
اى معبود و سرور من!اگر ديگران به اميد رسيدن به عطا و مواهب وجود و بخششها و هدايا آماده و مهيّا و مجّهز و مستعد ورود بر آفريده‏اى چون خو شده‏اند،پس خدايا!پس خدايا!آمادگى و مجهّز بودن و مهيّا بودن و استعداد من به اميد دستيابى به بهره‏ها و نيكى و عطايا و هدايا تو تنها به سوى توست،پس‏ مرا از اين همه نااميد مساز،اى آن‏كه خواهش هيچ نيازمندى از او بى ثمر نماند،و بخشش بخشنده‏اى از او نكاهد! من با كردار شايسته‏اى كه پيش فرستاده باشم به پيشگاه تو نيامده‏ام،و با يارى آفريده‏اى كه به او اميد بسته باشم و با آن به تو تقرب جويم، به درگاهت بار نيافتم جز به اميد شفاعت محمّد و خاندان او كه درود تو بر او و بر ايشان باد،
أَتَيْتُكَ أَرْجُو عَظِيمَ عَفْوِكَ الَّذِي عُدْتَ بِهِ عَلَى الْخَطَّائِينَ عِنْدَ عُكُوفِهِمْ عَلَى الْمَحَارِمِ فَلَمْ يَمْنَعْكَ طُولُ عُكُوفِهِمْ عَلَى الْمَحَارِمِ أَنْ جُدْتَ عَلَيْهِمْ بِالْمَغْفِرَةِ وَ أَنْتَ سَيِّدِي الْعَوَّادُ بِالنَّعْمَاءِ وَ أَنَا الْعَوَّادُ بِالْخَطَاءِ أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ أَنْ تَغْفِرَ لِي ذَنْبِيَ الْعَظِيمَ فَإِنَّهُ لا يَغْفِرُ الْعَظِيمَ إِلا الْعَظِيمُ يَا عَظِيمُ يَا عَظِيمُ يَا عَظِيمُ يَا عَظِيمُ يَا عَظِيمُ يَا عَظِيمُ يَا عَظِيمُ
در حالى به نزد تو آمدم كه گذشت‏ كريمانه‏ات را اميد دارم،گذشتى كه به آن بر خطاكاران در حال پافشارى بر گناهان است،پس مداومت آنان بر كارهاى حرام تو را از اينكه آمرزشت را بر آنان ارزانى دارى باز نداشت،و تو اى سرور من!بسيار بر نعمت بخشى بازگردى و من بر خطا كارى،به حق محمّد و خاندان پاكش از تو مى‏خواهم،كه گناه بزرگ‏ام را بيامرزى،زيرا گناه‏ بزرگ را جز آمرزگار بزرگ نيامرزد؛اى بزرگ!اى بزرگ!اى بزرگ اى بزرگ اى بزرگ!اى بزرگ!
مؤلف گويد:سيد ابن طاووس در كتاب«جمال الاسبوع»[زيبايى ايّام هفته]براى هر يك از امامان عليهم السّلام نمازهاى به همراه‏ دعا ذكر نموده كه شايسته است در اينجا بيان شود.

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت ها:
1.
آل عمران (3) آیه 97
2.
فاطر (35) آیه 15
.3
نور (24) آیه 41.
4.
اسراء (17) آیة 44.
5.
بحارالانوار، ج 78، ص 203.
6.
غلامعلی نعیم آبادی، نماز زیباترین الگویپرستش، ص 35، به نقل از علل الشرایع، ج 2، ص 10.
7.
طه (20) آیة 14.
8.
رعد (13) آیة 28
9.
عنکبوت (29) آیة 45.
10.
بحارالانوار، ج 73، ص 141
.

مقاله درباره نماز

مقدمه (نماز چیست؟)

این ایستادن و خم شدن، این نشستن و به خاک افتادن، وبا هر یک کلماتی گفتن، چه معنی دارد؟

نیایش و پرستش

در آن لحظه که آدمی به کمال و شکوه بی نهایت و شکوه آفریدگار جهان می اندیشد، سراپا شیفته ی آن می شود، دل و جانش یه خضوع وخشوع و فروتنی می گراید با آهنگ فطرت در برابر آن همه کمال و عظمت سر تعظیم فرود می آورد، (رکوع)،

سر به زمین می ساید، (سجده )،

و زبان به ستایش می گشاید، (حمد و تسبیح).


مقدمه (نماز چیست؟)

این ایستادن و خم شدن، این نشستن و به خاک افتادن، وبا هر یک کلماتی گفتن، چه معنی دارد؟

نیایش و پرستش

در آن لحظه که آدمی به کمال و شکوه بی نهایت و شکوه آفریدگار جهان می اندیشد، سراپا شیفته ی آن می شود، دل و جانش یه خضوع وخشوع و فروتنی می گراید با آهنگ فطرت در برابر آن همه کمال و عظمت سر تعظیم فرود می آورد، (رکوع)،

سر به زمین می ساید، (سجده )،

و زبان به ستایش می گشاید، (حمد و تسبیح).

راز و نیاز

در آن لحظه انسان نیازمند کمک یک نیروی برتر از خود می گردد دست نیاز به سوی خداوند دانا و توانا می برد و همه ی راز و نیازهای خود را با او در میان می گذارد ، (دعا).

عبادت

آن نیایش و پرستش و این راز و نیاز و کمک خواهی در زبان قرآن «عبادت» نامیده می شود.

قرآن عبادت را مخصوص خدای یکتا می شمرد و پرستش هر کس و هرچیز دیگر جز خدا را حرام و گناهی بس بزرگ می داند:

«فرمان خدا بر آن رفته که جز او را نپرستید...» اسراء ،23

نماز

نماز مراسم مخصوص برای پرستش خدا و راز و نیاز با اوست که در آن جنبه های ارزنده و آموزنده ی خاصی در نظر گرفته شده و به همین جهت شکل مخصوص به خود گرفته است.

نماز سرود توحید و یکتا پرستی و سرود فضیلت و پاکی است که باید فکر و روح ما را در برابر عوامل شرک زا و آلوده کننده ای که در زندگی روزمره با آنها سر و کار داریم پاک و یکتا پرست نگهدارد. منظور از آلوده کننده ای که در زندگی سرو کار داریم : همان آلودگی روح است که این آلودگی روح را تیره می کند و ما را از راه راست زندگی راه پاکی و فضیلت و تقوا ؛ منخرف می سازد و به راه فساد می کشاند ، از یاد خدا غافل می کند و به دام شیطان و وسوسه های شیطانی می افکند.پس همان طور که ما روزانه لباس، تن و ... خود را می شوییم و پاکیزه می گردانیم باید روح خود را نیز پاک و پاکیزه گردانیم ، لحظاتی به یاد معبود خود باشیم ، دست نیایش به او دراز کنیم و روح آلوده ی حود را در چشمه ی صاف و زلال الهی شستشو دهیم . «نماز بخوانیم ».

شستشو ی دل و جان

پس همان گونه که بدن و لباس خود را پاکیزه می کنیم باید دل و جان خود رانیز پاک گردانیم . از پیغمبر اکرم (ص) نقل شده که در گفتگویی کوتاه با یازان خود چنین فرمود: فرض کنید در برابر خانه ی یکی از شما نهری روان باشد و هر روز در آن پنج بار شستشو کند. آیا به تن او هیچ آلودگی می ماند؟

نه ، این شستشو به تن او هیچ آلودگی می گذارد.

نماز های پنجگانه هم همین اثر را دارد با پنج نماز در روز خدا لغزش ها را از آدمی می زداید و او را پاکیزه می کند.

نماز های روزانه

1. صبح : پس از سپیدهی صبح

2. ظهر : نیمروز

3. عصر : تقریبا 2 تا 3 ساعت بعدازظهر

4. مغرب : پس از غروب آفتاب

5. عشاء :شامگاه که هوا تاریک می شود.

اینها ازاوقات اصلی نمازند و چه بهتر که نماز در همین اوقات خوانده شود.

نماز صبح : از سپیده ی صبح تا طلوع آفتاب

نماز ظهر : از نیمروز تا غروب

نماز عصر : پس از نماز ظهر تا غروب آفتاب

نماز مغرب : از مغرب تا نیمه ی شب

نماز عشاء : پس از مغرب تا نیمه ی شب.

و فرا رسیدن وقت هر نماز با اذان اعلام می شود وبا آهنگ اذان ، نمازگزار خود را برای نماز آماده می کند و به محل نماز می آید چه به صورت جمعی و چه به صورت فرادا. و بعد وضومی گیریم این شستشو باید با نیتی پاک و برای خدا باشد.بعد به سوی خانه ی خدا (کعبه) ایستاده و با دلی پاک نماز می خوانیم تا خداوند ما را از بهشتیان قراردهد.

چرا نماز می خوانیم ؟

نماز از ارکان عبادات حق است ، بنابراین اول باید بدانیم چرا خداوند را عبادت می کنبم تا آنگاه فلسفه نماز نیز روشن گردد. یکی از پایدارترین و قدیمی ترین تجلیات روح آدمی و یکی از اصیل ترین ابعاد وجود آدمی ، حس نیایش و پرستش است ، هر زمان و مکانی که بشر وجود داشته است ، نیایش و پرستش نیز وجود داشته است . پیامبران پرستش را نیاوردند و ابتکار نکردند ، بلکه نوع پرستش را یعنی نوع آداب و اعمالی که باید پرستش به آن شکل صورت گیرد به بشر آموختند . احساس نیایش ، احساس و نیاز غریزی است به کمالی برتر که در او نقصی نیست و جمالی که در آن زشتی وجود ندارد ، انسان در حال پرستش از وجود محدود خویش می خواهد پرواز کند و به حقیقتی پیوند یابد که در آنجا نقص و کاستی و فنا و محدویت وجود ندارد و به قول –اینشتاین – دانشمند بزرگ عصر ما : در این حال فرد به کوچکی آمال و اهداف بشری پی می برد و عظمت و جلالی را که در ماورای امور و پدیده ها در طبیعت و افکار تظاهر می نماید حس می کند . لذاپرستش جزء غرائز ذاتی و فطری بشر است ، یعنی بشر فطرتا گرایش دارد که یک چیز را تقدیس و تنزیه کند و خویشتن را به او نزدیک کند پیام قرآن این است که ای انسان ! رب خود ،پروردگار خود ،صاحب اختیار خودت را بپرست . الذی خلقکم و الذین من قبلکم : کسی که شما و گذشتگان شما را آفریده است . پرستش نوعی رابطه خاضعانه و ستایشگرانه و سپاسگرانه است که انسان با خدای خود برقرار می کند . عبادت و پرستش علاوه براینکه نیاز فطری بشر است ، راز آفرینش انسان نیز عبادت است و ماخلقت الجن و الانس الا لیعبدون (همانا جن و انس را نیافریدیم مگر برای اینکه مرا پرستش کنند ) عبادت یک پیمان الهی است که انسان در روز ازل با خدای خود پیمان عبودیت بسته است الم اعهدالیکم یا بنی ان لاتعبد و الشیطان انه لکم عدو مبین ،و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم . (ای بنی آدم ، آیا من با شما پیمان نبستم که شیطان را پرستش نکنید و مرا پرستش کنید که راه راست است و شما را به سعادت می رساند .) عبادت ماموریت انسان است .


وما امروا الا لیعبدوا الله مخلصین له الدین ....؟ ( آیا مامور نشدید که فقط خدا را خالصانه پرستش کنید ) اکنون که روشن شد عبادت و پرستش از غرایز ذاتی و از نیازهای فطری انسان است جایگاه نماز در پرستش و عبودیت روشن

می شود : نماز عالی ترین تجلی پرستش و عبادت است ، زیرا پرستش یا قولی است یا عملی . و نماز هر دو را در بر دارد چون اذکار نماز مانند قرائت حمد و سوره ، ذکر رکوع و سجود و تشهد عبادت قولی است و قیام و رکوع و سجود عبادت عملی است نماز رفیع ترین و با اهمیت ترین جایگاه را در عبادات دارد و در راس آنها می باشد نماز منبع تغذیه روح انسان وامداد الهی است انسان با نماز می تواند قوت بگیرد و انرژی در جهت نیل به کمالات حاصل کند . واستعینوا و بالصبر الصلاه.... (از نماز استمداد کنید ...) کسی که می خواهد یک مسلمان واقعی و مجاهد نیرومند باشد باید نماز خوان خالص و مخلص باشد علی (ع) در آخرین وصایایش که در واپسین لحظات عمر آن حضرت بود فرمود: الله الله فی الصلوه فانها عمود دینکم : ( خدا را خدا را ، درباره نماز که نماز استوانه خیمه دین شماست امام صادق(ع) در آخرین نفس های عمر با برکت خویش فرمودند : لن تنال شفاعتنا مستخفا بالصلاه (هرگز شفاعت ما به مردمی که نماز را سبک بشمارند، خواهد رسید ) . نماز بنیان اعتقادی انسان را به مبداء و معاد تقویت می کند . از حضرت علی (ع) سئوال شد : چرا ما دوبار سجده می کنیم . امیر مومنان (ع) این آیه را خواند : منها خلقناکم و فیها نعیدکم و منها نخرجکم تاره اخری . یعنی سجده یاد آور قیامت و صحنه محشر و مبعوث شدن انسان است

نماز از منظر قرآن(بخش دوم)

لزوم مداومت و مراقبت بر نماز
باباطاهر در دوبیتی زیبا به این نکته توجه می‌دهد که انسان برای رسیدن به تمام مقامات و اسرار و آثاری که برای نماز بیان شده، می‌بایست دائم در مقام بندگی باشد که نشانه آن نمازگزاری و وصل دائمی است. این صله و وصل و ارتباط دائمی، با نماز به دست می‌آید. برای اینکه چنین حالتی برای بنده پدید آید و همواره خود را در محضر خدا ببیند و دمی غافل از خدا و حضور نشود، لازم است که نماز دائمی داشته باشد و هرگز از مداومت و مراقبت دست برندارد و غافل نباشد.
باباطاهر می‌سراید:
خوشا آنان‌که الله یارشان بی
به حمد و قل هوالله کارشان بی
خوشا آنان‌که دائم در نمازند
بهشت جاودان بازارشان بی

لزوم مداومت و مراقبت بر نماز
باباطاهر در دوبیتی زیبا به این نکته توجه می‌دهد که انسان برای رسیدن به تمام مقامات و اسرار و آثاری که برای نماز بیان شده، می‌بایست دائم در مقام بندگی باشد که نشانه آن نمازگزاری و وصل دائمی است. این صله و وصل و ارتباط دائمی، با نماز به دست می‌آید. برای اینکه چنین حالتی برای بنده پدید آید و همواره خود را در محضر خدا ببیند و دمی غافل از خدا و حضور نشود، لازم است که نماز دائمی داشته باشد و هرگز از مداومت و مراقبت دست برندارد و غافل نباشد.
باباطاهر می‌سراید:
خوشا آنان‌که الله یارشان بی
به حمد و قل هوالله کارشان بی
خوشا آنان‌که دائم در نمازند
بهشت جاودان بازارشان بی
به نظر باباطاهر دنیا، بازار مکاره‌ای است که هر کسی می‌بایست در این بازار مکاره کالایی را بخرد که ارزشمند باشد. خداوند نیز به این بازار و تجارت در آیاتی از قرآن اشاره می‌کند و از مردم می‌خواهد که کالای وجودشان را با چیز باارزشی معاوضه و مبادله کنند و آن را به ثمن بخس نفروشند. (صف، آیه 11)
کسی که بهشت رضوان می‌خواهد می‌بایست آن را بشناسد و دمی در این بازار مکاره غافل نشود، زیرا برخی‌ها کالاهای بنجل و بی‌ارزشی را عرضه می‌کنند، درحالی‌که آن را به زخرفه القول (سخنان خوش‌آب و رنگ) آذین بسته‌اند (انعام، آیه 112) و با تسویل و تزیین‌گری، آرایه‌های باطل دنیا را به عنوان کالای با ارزش و ماندگار بهشت و آخرت جا می‌زنند. (آل‌عمران، آیه 14)
انسانی می‌تواند دائم در نماز باشد که خود را دائم بنده بداند و در محضر خداوند باشد. بنابراین می‌بایست مانند باباطاهر هرگز در دام ظاهر نیفتد و در ورای ظاهر، ملکوت و حقیقت هر چیزی را دید و تمام هستی را آیات و نشانه‌هایی از حقیقت وجود خداوندی دانست:
به دریا بنگرم دریا ته وینم
به صحرا بنگرم صحرا ته وینم
به هرجا بنگرم کوه و در و دشت
نشان از قامت رعنا ته وینم.
در این حالت است که انسان دربرابر عظمت قامت رعنای الهی همواره سر بر سجده حمد و توحید می‌گذارد و با قول و فعل در نماز دائمی فرو می‌افتد.
خداوند از صفات مومن واقعی، دائم در نماز بودن وی دانسته است. گاه به کنایه در این باره از ذکر دائم سخن به میان می‌آورد. (احزاب، آیه 41) و گاه به صراحت از اقامه دائمی نماز سخن به میان می‌آورد و در وصف ایشان می‌فرماید: الذین ... یقیمون‌الصلاهًْ (بقره، آیه 2) چراکه فعل مضارع دلالت بر استمرار و مداومت دارد. (التبیان، ج 1، ص 56)
در قرآن آیات بسیاری بر لزوم استمرار و مداومت بر نماز وارد شده که از آن جمله می‌توان به آیات 238 سوره بقره، 55 سوره مائده، 92 سوره انعام و مانند آن اشاره کرد.
خداوند درباره اینکه مصلی کیست؟ می‌فرماید: الذین هم علی صلاتهم دائمون اولئک فی جنات مکرمون؛ مصلین کسانی هستند که همواره و دایم در نماز هستند. آنان در بهشت صاحب تکریم می‌باشند. (معارج، آیات 22 و 23 و 35)
حضرت ابراهیم(ع) از خداوند می‌خواهد تا نام نمازگزار بر او روا دارد و او را از نمازگزاران و اقامه‌کنندگان آن قرار دهد و نسل و ذریه او را نیز چنین کند. (ابراهیم، آیه 40) این بدان معناست که اولیای الهی نه‌تنها در مقام فعل اهل یقیمون الصلاهًْ بودند، بلکه خواهان تحقق اسم و رسیدن به مقام مقیمی الصلاهًْ هستند.
بنابراین، مصلی کسی است که دائم در نماز است و از ترک آن اجتناب می‌کند. خداوند در آیه 191 سوره آل‌عمران ذکر الله را به قیام و قعود تفسیر می‌کند که خود تعبیری دیگر از نماز است. (کشاف، زمخشری، ج 1، ص 453)
اصولا ذکر خداوند و یاد او در دل‌ها، خود موجب خضوع و خشوع قلب می‌شود و آدمی را در برابر عظمت الهی به نماز وامی‌دارد. از این رو خداوند در آیه 15 سوره اعلی ذکر اسم الهی را سبب نمازگزاری می‌داند. به این معنا که شخص حتی با ذکر اسم خداوند به نماز می‌ایستد، چه رسد که ذکر الله در دل او جوانه زند و عظمت او را دریابد. شناخت اجمالی و اسمی از خداوند خود عامل نمازگزاری انسان است، چه رسد که خدا در دل شخص باشد.
البته نمازگزاری با نمازهای واجب پنج‌گانه تحقق می‌یابد ولی نمازهای مستحب و حفاظت بر آن خود در کمال و تمامیت‌بخشی این معنا نقش مهمی را ایفا می‌کند. (معارج، آیات 22 تا 35؛ مجمع‌البیان، ج 9 و 10، ص 535؛ تفسیر نورالثقلین، ج 5، ص 419، احادیث 37 و 38)
خداوند به حضرت عیسی(ع) فرمان می‌دهد که نماز را در تمام عمر برپا دارد و آن را هرگز ترک نکند. (مریم، آیه 31 و 32) این درحالی است که برخی گمان کرده‌اند که با رسیدن به مقام یقین و شهود دیگر نیازی به عبادت از جمله نماز نیست؛ زیرا خداوند فرموده است: «واعبد ربک حتی یاتیک الیقین؛ پروردگارت را تا زمان رسیدن یقین عبادت کن. (احقاف، آیه 51) درحالی‌که مراد از یقین همان مرگ است؛ چراکه مردم تنها در زمان مرگ در مقام حق‌الیقین قرار می‌گیرند. (ق، آیه 22؛ تکاثر، آیات 5 تا 7) یا اینکه مراد همان شهود و یقین تمام است. اما باید توجه داشت که حتی در اینجا به معنای غایت نیست، بلکه به معنای تبیین هدف و مقصود است. به این معنا که از انسان خواسته نشده تا با رسیدن به یقین دست از عبادت ازجمله نماز بردارند یعنی غایت عبادت یقین باشد، بلکه به این معناست که ازطریق عبادت می‌توان به شهود و یقین در همه مراتب آن رسید.
درحقیقت خداوند بیان می‌کند طریق طبیعی رسیدن به یقین و شهود و مراتب آن، عبادت است. کسی که به یقین رسید و حتی سه مرتبه علم‌الیقین، عین‌الیقین و حق‌الیقین را به دست آورد، به پایان راه نرسیده است، زیرا خداوند بی‌‌نهایت و عمل و فعل او نیز بی‌نهایت است و هرگز پایانی برای یقین نمی‌توان شمرد. (اسراء، آیه 84) پس شخص می‌بایست طریقت شهود و یقین را عبادت و شریعت بداند که از آن جمله نماز و تقوا و مانند آن است و دیگر اینکه این عبادت می‌بایست مستمر و مدام باشد و تا دم مرگ ادامه یابد.
بر این اساس، مدعیان حقیقت، گزافه می‌گویند که چون به حقیقت و یقین رسیده‌اند، ترک عبادت کنند و لازم نیست تا عبادت خداوند کنند؛ زیرا نهایت حقیقت، بندگی است و کسی از عبادت و عبودیت سر نمی‌زند. پس کسی که به کنه عبودیت و بندگی یعنی ربوبیت رسیده است دربرابر خداوند از خشیت برخوردار می‌باشد و دربرابر عظمت او سر بر آستان سجده می‌ساید (فاطر، آیه 28)؛ چنانکه از تعقیبات نماز نیز این معنا به دست می‌آید.
مومن می‌بایست نه‌تنها دائم در نماز باشد بلکه در مراقبت و محافظت بر آن کوشا باشد و نماز را به تمام و کمال به جا آورد تا از آثار و برکات آن یعنی یقین و ربوبیت بهره‌مند شود. (انعام، آیه 92، معارج، آیات 23 تا 35)
به هرحال، این همه اهتمام و تاکید بر نماز از آن روست که ازجمله عبادت‌هایی است که می‌توان به کمک آن به فلسفه و هدف آفرینش یعنی ربوبیت ازطریق عبودیت و متاله شدن ازطریق نمازگزاری دست یافت.

نماز از منظر قرآن

ه گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، نماز واژه‌ای فارسی به معنای کرنش، سرفرودآوری برای تعظیم و اطاعت و نشانه‌ای از بندگی، اطاعت و فرمانبرداری است. (برهان قاطع، ص 1145؛ لغت‌نامه، دهخدا، ج 13، 20100) در عربی و در کاربردهای قرآنی واژه صلاه در معانی چندی از جمله نماز، دعا و نیایش (توبه، آیه 103)، رحمت و ترحم (بقره، آیه 157)، دین و آیین (هود، آیه 87) به کار رفته است.این که چرا به نماز، صلاه گفته‌اند، برخی به وجه شباهت حالت قرار گرفتن نمازگزاران اشاره کرده و گفته‌اند، شخص نمازگزار مانند اسب‌هایی که در یک خط حرکت می‌کنند، هر یک سر خویش را در دم اسب دیگری و انتهای دنباله آن دیگری قرار می‌دهد. نمازگزار هم این گونه می‌ایستد. در حقیقت هر یک از دیگری پیروی می‌کند. اینکه گفته‌اند: لم نک من‌المصلین، به معنای عدم پیروی از سابقین است. چنانکه اسم صلوان برای دو استخوان روییده در سمت راست و چپ در دم و دنبال آن است. (مجمع البحرین للطریحی، 266/1، کتاب الالف، مأاوله صاد) نویسنده المنجد نیز همین معنا را پسندیده و می‌نویسد: صلی: تصلیهًْ‌الفرس: تلا السابق، فهو مصل (القاموس المنجد فی‌اللغهًْ و الاعلام، ص 434).

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، نماز واژه‌ای فارسی به معنای کرنش، سرفرودآوری برای تعظیم و اطاعت و نشانه‌ای از بندگی، اطاعت و فرمانبرداری است. (برهان قاطع، ص 1145؛ لغت‌نامه، دهخدا، ج 13، 20100) در عربی و در کاربردهای قرآنی واژه صلاه در معانی چندی از جمله نماز، دعا و نیایش (توبه، آیه 103)، رحمت و ترحم (بقره، آیه 157)، دین و آیین (هود، آیه 87) به کار رفته است.

این که چرا به نماز، صلاه گفته‌اند، برخی به وجه شباهت حالت قرار گرفتن نمازگزاران اشاره کرده و گفته‌اند، شخص نمازگزار مانند اسب‌هایی که در یک خط حرکت می‌کنند، هر یک سر خویش را در دم اسب دیگری و انتهای دنباله آن دیگری قرار می‌دهد. نمازگزار هم این گونه می‌ایستد. در حقیقت هر یک از دیگری پیروی می‌کند. اینکه گفته‌اند: لم نک من‌المصلین، به معنای عدم پیروی از سابقین است. چنانکه اسم صلوان برای دو استخوان روییده در سمت راست و چپ در دم و دنبال آن است. (مجمع البحرین للطریحی، 266/1، کتاب الالف، مأاوله صاد) نویسنده المنجد نیز همین معنا را پسندیده و می‌نویسد: صلی: تصلیهًْ‌الفرس: تلا السابق، فهو مصل (القاموس المنجد فی‌اللغهًْ و الاعلام، ص 434).
به هر حال، در صلاه نوعی صله و ارتباط و وصل وجود دارد که با توجه به تعریف طریحی، این صلاه به شکل پیروی از سابق تحقق می‌یابد. پیامبر(ص) می‌فرمود: صلوا کما رایتمونی اصلی؛ این گونه که من نماز خواندم و دیدید، نماز بخوانید. پیامبر(ص) از خدا و جبرئیل پیروی کرد و دیگران نیز می‌بایست از ایشان پیروی کنند.
مهمترین هدف از نمازی که به شکل خاص در شریعت اسلام وضع شده، آن چیزی است که در روایات ماثور آمده است. در تعقیبات نماز که در مفاتیح الجنان شیخ عباسی قمی آمده، این دعای ماثور درباره نماز را می‌بینیم که حاوی اهداف و فلسفه نماز است. در آنجا آمده است: الهی هذه صلاتی صلیتها لالحاجهًْ منک الیها، ولارغبهًْ منک فیها، الا تعظیما وطاعهًْ و اجابهًْ لک الی ما امر تنی به؛ بار خدایا! این نمازی که اراده‌ام به سبب نیاز یا رغبت تو بدان نیست؛ بلکه از باب تعظیم، اطاعت و اجابت نسبت به فرمانی است که بدان مرا فرمان داده‌ای.
در حقیقت، آنچه در برخی از لغت‌نامه‌ها به عنوان معنای صلاه و نماز گفته شده، همان حقیقت و فلسفه و هدف نماز است. مهمترین اهداف نماز را می‌توان در تعظیم، اطاعت و اجابت نسبت به فرمان دانست. مرتبه نخست یعنی تعظیم همان مرتبه‌ای است که تنها عقل شاهدان بدان می‌رسد و به دلیل عظمت خداوند بر او نماز می‌گزارند و مرتبه دوم اطاعت و مرتبه سوم اجابت امر است. هر سه مرتبه، اهداف بلندی است هر چند که مرتبه نخست تنها در دایره درک راسخون و شاهدانی است که حقیقت هستی را چنان که هست دریافته‌اند.
از آیات قرآن به دست می‌آید، که مهمترین نشانه بندگی و عبودیت و عبادت، نماز است. نماز دارای ارکان و اذکاری است که هر یک از آن ارکان خود به تنهایی بیانگر ارزش و اهمیت نماز و جایگاه ویژه آن در تحقق‌بخشی معنای بندگی، عبودیت و عبادت است. به عنوان نمونه، رکن سجده، بیانگر درک عظمت مسجود، اطاعت، فرمانبرداری و پذیرش سلطه و تسخیر اوست.
آثار نماز، بیانگر اسرار نماز
در آیات قرآن، به آثار و کارکردهای نماز اشاره شده است. می‌توان بیش از 30 اثر را برای نماز در قرآن برشمرد که گاه هر یک از این آثار خود بیانگر تمامیت نماز در بندگی و عبودیت و هدف آفرینش است.
از جمله آنکه نماز را ذکر گفته‌اند. ذکر و یاد خداوند خود ده‌ها اثر و پیامد مثبت در سرنوشت بشر به جا می‌گذارد که می‌توان آن را هدف و فلسفه آفرینش دانست. اگر فلسفه آفرینش آدمی متاله شدن به عنوان خلیفه الهی است که از طریق عبودیت به دست می‌آید. (ذاریات، آیه 56) کمال عبودیت و عبادت را می‌بایست در نماز جست.
خداوند از جمله آثار نماز را رسیدن به مقاماتی چون مقام مصلحان (اعراف، آیه 170)، مقام متقین (بقره، آیات 2 و 3 و 177)، مقام محسنان (هود، آیات 114 و 115؛ لقمان، آیات 3 و 4)، مقام مخبتین و خاضعان (حج، آیات 34 و 35)، مقام صادقان (بقره، آیه 177)، مقام ابرار (همان)، مقام سابقون و مقربان (انفال، آیات 3 و 4؛ علق، آیات 9 و 10 و 19) و مقام مفلحون و رستگاران (بقره، آیات 3 و 5) می‌داند. این بدان معناست که هر آنچه که بشر می‌خواهد و هر آنچه فلسفه آفرینش هستی و فلسفه آفرینش انسان است از طریق نماز به دست می‌آید و تحقق پیدا می‌کند.
علاوه بر این آثار، نماز کارکردهای سه‌گانه‌ای چون رسیدن به کمالات مطلق (متاله شدن)، رهایی از نواقص و مشکلات و دفع و رفع آنها دارد. پس با نماز دنیا و آخرت شخص نه تنها تضمین می‌شود بلکه تنها راه سعادت دائمی و رسیدن به آرامش و آسایش ابدی است. (بقره، آیات 277، 25، 153).
با نگاهی به آثار و کارکردهایی که قرآن برای نماز بیان می‌کند می‌توان به آسانی اهمیت، ارزش و جایگاه نماز را درک کرد و بخشی از اسرار و رازهای نهفته در نماز را به دست آورد.

آثار و برکات نماز (بخش هشتم)

3 - نماز دشمن شکن:

یکی دیگر از اثرات سیاسی نماز مانور عظمت مسلمین در برابر دشمن است. نمونه ای از آنرا در نماز دشمن شکن پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در فتح مکه می بینیم که از نمازهای به یادماندنی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است وقتی ابوسفیان و اطرافیانش هیمنه و شکوه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و مسلمین را در نماز جماعت دیدند سخت مبهوت و حیران آن همه عظمت اسلام شدند. ابوسفیان وقتی دید که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در جلو ایستاده و مسلمین پشت سر او به نماز ایستاده اند و بااو تکبیر می گویند و با رکوع و سجودش همه با او هماهنگ عمل می کنند مجذوب آن همه عظمت و شکوه شد.

3 - نماز دشمن شکن:

یکی دیگر از اثرات سیاسی نماز مانور عظمت مسلمین در برابر دشمن است. نمونه ای از آنرا در نماز دشمن شکن پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در فتح مکه می بینیم که از نمازهای به یادماندنی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است وقتی ابوسفیان و اطرافیانش هیمنه و شکوه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و مسلمین را در نماز جماعت دیدند سخت مبهوت و حیران آن همه عظمت اسلام شدند. ابوسفیان وقتی دید که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در جلو ایستاده و مسلمین پشت سر او به نماز ایستاده اند و بااو تکبیر می گویند و با رکوع و سجودش همه با او هماهنگ عمل می کنند مجذوب آن همه عظمت و شکوه شد. ابوسفیان که می دید چگونه مسلمین در تبعیت و پیروی از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) از یکدیگر پیشی می گیرند و دستوراتش را با جان و دل انجام می دهند نمی توانست آن همه ابهت و احترام را ببیند و خاموش بماند و سرانجام اسلام آورد.(40) البته اسلام آوردن ابوسفیان و امثال او از روی رغبت و میل باطنی که نبود و هیچگاه اسلام کسانی که با جان و دل از اسلام استقبال کردند و همه سختی ها و مشکلات آنرا هم تحمل کردند مثل اسلام امیرمؤمنان (علیه السلام) و یاسر و سمیه و عمار و... نخواهد بود ولی مطلب مورد بحث این است که این نماز جماعت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از نظر سیاسی چه قدر، با عظمت و با قدرت بود که حتی افرادی مثل ابوسفیان را هم تحت تأثیر قرار داد و به اسلام کشاند.

4 - نماز ظهر عاشورا:

در داستان کربلا همه نوع مانور شجاعت و رشادت و فداکاری می بینیم اما صحنه نماز ظهر عاشورای ابی عبدالله (علیه السلام) همراه با یاران باوفایش نهایت اقتدار معنوی مسلمین را در برابر منافقین و معاندین اهل بیت (علیهم السلام) نشان می دهد در آن لحظات حساس که عده زیادی از اصحاب با وفای امام حسین (علیه السلام) شربت شهادت نوشیده بودند ابوثمامه صید اوی یکی از اصحاب با وفای امام متوجه شد که ظهر شده به حضور امام حسین (علیه السلام) آمد و عرضه داشت یا اباعبدالله جانم فدایت می بینم که این دشمنان بی دین دست به نبردی سخت زده اند اما به خدا سوگند من نمی گذارم تو کشته شوی مگر اینکه پیش از تو به خون در غلتم اینک دوست دارم که این آخرین نماز را با شما به جای آورم.
امام حسین (علیه السلام) سر بر آسمان بلند کرد و چون دیدند هنگام نماز فرا رسیده فرمود: ای ابوثمامه از نماز یادکردی خداوند تو را در صف نمازگزاران قرار دهد سپس فرمود از این گروه بخواه تا دست از جنگ بردارند زیرا ما می خواهیم اقامه نماز کنیم. در این هنگام یکی از سربازان سپاه یزید با صدای بلند و گستاخانه و بی شرمانه فریاد بر آورد نماز شما مقبول درگاه خداوند نیست زهیربن قین و سعیدبن عبدالله که چنین دیدند پیش روی حضرت ایستادند تا امام بتواند نماز ظهر را بجا آورد آن دو بزرگوار وجود خود را سپر تیرها و نیزه ها ساختند و امام حسین (علیه السلام) در آن هنگامه خون و شمشیر و شهادت با تعداد اندکی که از یاران بی نظیرش باقی مانده بود به اقامه نماز خوف پرداخت.(41) آری اینگونه مسلمین در صدر اسلام شعائر اسلام که یکی از آنها نماز است را به همراه امام زمان خود بر پا می داشتند و این عبادت خالصانه آنها بود که عمل خالصانه و جهاد مقدسشان را برای ابد در تاریخ جاوید کرد.

12
3
45678
last