شما در حال مشاهده نسخه موبایل وبلاگ

نماز

هستید، برای مشاهده نسخه اصلی [اینجا] کلیک کنید.

نماز در خانواده

بسم الله الرحمن الرحیم

اولیای الهی که خوب نماز می خوانند نه می ترسند و نه محزون می شوند. «الا انّ اولیاء اللّه لا خوف علیهم و لا هم یحزنون» و آدمی که نه می ترسد و نه محزون است، از آرایش روانی برخوردار است.

در محیط خانواده ای که اعضای آن نماز را بر پا می دارند و همگی از اعتماد به نفس خوبی برخوردارند، فضای آرامی حاکم است و اعتماد به نفس یکدیگر را تقویت می نمایند. آنان همچون ظروف مرتبطی هستند که به هنگام برداشتن آب از یکی از آن ظرف ها، ظرف های دیگر جای خالی آن را پر می کنند، با این تفاوت که در اینجا، اعتماد به نفس خود آنان کاهش نمی یابد. در حالی که وقتی ظرف های مرتبط، جای خالی شده آب ظرفی را پر می کنند، از میزان کمتری از آب برخوردار می شوند.

بسم الله الرحمن الرحیم

اولیای الهی که خوب نماز می خوانند نه می ترسند و نه محزون می شوند. «الا انّ اولیاء اللّه لا خوف علیهم و لا هم یحزنون» و آدمی که نه می ترسد و نه محزون است، از آرایش روانی برخوردار است.

در محیط خانواده ای که اعضای آن نماز را بر پا می دارند و همگی از اعتماد به نفس خوبی برخوردارند، فضای آرامی حاکم است و اعتماد به نفس یکدیگر را تقویت می نمایند. آنان همچون ظروف مرتبطی هستند که به هنگام برداشتن آب از یکی از آن ظرف ها، ظرف های دیگر جای خالی آن را پر می کنند، با این تفاوت که در اینجا، اعتماد به نفس خود آنان کاهش نمی یابد. در حالی که وقتی ظرف های مرتبط، جای خالی شده آب ظرفی را پر می کنند، از میزان کمتری از آب برخوردار می شوند.

آنها شکرانه بازوی توانا را به گرفتن دست ناتوان می دانند و دست افتادگان را به هنگام ایستادن می گیرند و بدین ترتیب آنها که از اعتماد به نفس بیشتری برخوردارند، در محیط خانواده، زمینه افزایش اعتماد به نفس را در دیگر اعضای خانواده فراهم می کنند تا آنها هر چه بیشتر استعدادهای خویش را به کار گیرند و به درجه بالاتری از شناخت معبود و عبادت دست یابند و به خود شکوفایی برسند، به نحوی که همه استعدادها و توانایی های خویش برای عبادت خدا را به فعلیت برسانند. نماز در این راه نقش مدد رسانی را بر عهده دارد. انسانی که به خود شکوفایی رسیده از آرامش بیشتری برخوردار است. اولیای الهی مصداق بارز چنین حالتی هستند، زیرا توانسته اند همه توان خویش را در راه عبادت معبود به کار گیرند.

بالا رفتن عزت نفس

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نماز را معراج مؤمن دانسته و می فرماید: الصّلاه معراج المؤمن. انسانی که عروج یافته و اوج گرفته است، از عزت نفس برخوردار است. عزت نیز با رفتن به پیشگاه معبود حاصل می شود و به تعبیر سعدی انسان جز با رفتن به درگاه الهی عزت نمی یابد.

عزیزی که هرگز درش سر بتافت *** به هر در که شد هیچ عزت نیافت

و اگر می گویند «عزت طلب و بزرگی آموز» همه حکایت از آن دارد که آدمی برای عزتمندی خویش ارزش فراوانی قائل است و آنها که نفس خویش را دارای عزت می دانند، کمتر تن به خطاها و امور ناپسند می دهند. علی (علیه السلام) می فرماید: «من کرمت علیه نفسه هانت علیه شهواته» هر کس که نفسش در پیشگاه او ارزشمند باشد شهوات در نزد او خوار است و بی مقدار.

کارل راجرز که بنیانگذار روش مشاوره غیر مستقیم است، اظهار می دارد، دانش آموزی که از عزت نفس بالاتری برخوردار است کمتر تن به تقلب می دهد و نظریه تعهد مکبر حکایت از آن دارد که اگر شخص احساس بی آبرویی کند، راحت تر تن به ارتکاب جرم می سپارد. نماز که آدمی به هنگام ادای آن سر بر آستان معبود می ساید. و پیشانی خویش را به رسم تواضع و بندگی به خاک می گذارد، باعث می شود تا موجبات رستگاری انسان فراهم شود. این سجده که خضوع (تواضع بدنی) است و خشوع (تواضع قلبی)، موجبات اعتلای آدمی را فراهم می سازد «قد افلح المؤمنون الّذین هم فی صلاتهم خاشعون» و در اثر بندگی آدمی بد مقامی بالا و والا می رسد و به قول صائب تبریزی:

ذره به آفتاب رسید از فتادگی *** بنگر که از کجا به کجا می توان شدن

و سعدی رمز برخورداری از فیض را افتادگی دانسته و می گوید:

افتادگی آموز اگر طالب فیضی هرگز *** نخورد آب زمینی که بلند است

پس تواضع در مقابل خالق رمز کمال آدمی است و انسان برخوردار از کمال در همه جا و از جمله محیط خانواده احترام دیگران را پاس می دارد و نیاز به داشتن عزت نفس و برخورداری از احترام، به نظر «مازلو» یکی از نیازهای اساسی روانی آدمی است که با تأمین آن سلامت روانی انسان تأمین می گردد به نحوی که او را از تعادل روانی برخوردار می سازد. در خانه ای که پیر و جوان و کودک و خردسال همه از احترام و عزت نفس بهره گرفته اند همه می توانند از آرامش روانی برخوردار باشند. در خصوص احترام به پیران و کودکان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: «لیس منّا من لم یرحم صغیرنا و لم یوقّر کبیرنا» از ما نیست کسی که به کودکان ما ترحم و لطف نکند و بزرگترهای ما را محترم نشمارد. پس در خانه ای که همه در برابر معبود متواضعند و حرمت یکدیگر را نمی شکنند، همه از عزت نفس برخوردارند و ضمن برخورداری از آرامش روانی تن به جرائم نیز نمی دهند اما دور شدن از وادی بندگی و عدم انجام فرایض دینی، آدمی را به بندگی این و آن می کشاند و این در اثر نداشتن آگاهی و بصیرت است و اقبال در وصف آنان می گوید:

آدم از بی بصری بندگی آدم کرد گوهری *** داشت ولی صرف قباد و جم کرد

گویی از خوی غالمی ز سگان پست تر است *** من ندیدم که سگی پیش سگی سر خم کرد

انسان های ره یافته جز بر درگاه معبود ازلی سر نسایند و پیوسته به عبادت او می شتابند. علی (علیه السلام) فرمود؛ لا تکن عبد غیرک لقد جعلک اللّه حرّا. بنده دیگری مباش بدرستی که خدا تو را از آزاد آفریده است و خداوند عزت را از آن خود، رسول خود و بندگان مؤمن خویش می داند و می فرماید: و للّه العزّه و لرسوله و للمؤمنین.

معنا دادن به زندگانی

ویکتور فرانکل که خود بنیانگذار مکتب سوم درمانی دین و مکتب معنا درمانی است، در کتاب خود که آن را «انسان در جستجوی معنا» نامیده است، بر این باور است که انسان آنگاه از سلامت روانی برخودار است و آنگاه آرامش را لمس می کند که در زندگانی خود احساس معنا کند و او در وهله نخست عشق را عامل ایجاد چنین معنایی می داند که عشق به یک آرمان و عشق به دیگری مورد نظر اوست و او خود می نویسد که یکبار یک عالم یهودی که معنای زندگانی را از دست داده بود، نزدم آمد و من با ایمانی که در وجودش بود زندگی او را معنی دار ساختم. او به درمانگرها توصیه می کند که در موقع درمان بیماران روانی تلاش کنید که زندگی آنها را معنی دار نمایید. زیرا بیمار روانی کسی است که معنای زندگی را از دست داده است. عبادت و نماز نیز می تواند زندگی آدمی را معنا بخشد و برای آدمی حیاتی طیب را فراهم آورد که مالامال از معناست. و قرآن می فرماید: «من عمل صالحا من ذکر او انثی و هو مؤمن فلنحیینه حیاه طیّبه» یعنی هر کسی اعم از زن و مرد عمل صالح انجام دهد او را به حیاتی پاک و طیب زنده می گردانیم.

فرانکل می گوید: آنان که دارای زندگی معنی دار بودند، افراد مقاومی بودند که خود را تسلیم مرگ و خودکشی نمی کردند. یعن عشق به زندگی آنان معنا داده بود و او رمز پایداری آنان را در عاشق بودن آنها می داند و چه نیکو گفته است حافظ.

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق *** ثبت است در جریده عالم دوام ما

برترین عشق نیز عشق به خالق است و نزدیکترین حالت آدمی هنگامی است که سر به سجده می نهد. در اینجاست که می توان به یکی ار رازهای طولانی بودن سجده های امام زین العابدین (علیه السلام) پی برد و سخنان پر حلاوت عشق را خوش و زیبا تفسیر نمود و گفت:

از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر *** یادگاری که در این گنبد دوار بماند

پس نماز که برترین جلوه های عشق را به نمایش می گذارد، می تواند در خانواده، زوجین را به یکدیگر علاقه مند و عطوف نماید و آنان که عاشق خدایند، جلوه های دیگر خالق را نیز دوست می دارند و به همسر و فرزندان خویش به عنوان نشانه های خالق می نگرند و در میان آنها عشق و علاقه فراوان است و به تعبیر قرآن «رحماء بینهم» را مد نظر قرار می دهند و چون به شکرگزاری معبود می پردازند، نمی توانند نسبت به مخلوق خدا شاکر نباشند. چرا که «من لم یشکر المخلوق، لم یشکر الخالق» در خانه ای که تشکر و سپاسگذاری از یکدیگر وجود داشته باشد دلسردی ها و ناپایداری ها ره نمی یابد و این ابراز عشق و علاقه و سپاس و تشکر احساس تعلق به جمع خانواده را پدید می آورد، که یکی دیگر از نیازهای اساسی روانی است که با تأمین آن تعادل و بهداشت روانی فرد تحقق می یابد. نماز اگر چه به معنای بندگی در برابر خالق است اما دل آدمی را رقت می بخشد و او را به سوی محبت به مخلوق سمت و سو می دهد و جمعی صمیمی را در محیط خانه پدید می آورد، چرا که اگر مسلمان از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) الهام نگیرد و رقیق القلب نباشد، اعضای خانواده و دیگران از گرد او پراکنده می شوند و قرآن خطاب به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: که «لو کنت فظّا غلیظ القلب لا نفضّوا من حولک» ای پیامبر هر آینه اگر تو سخت دل بودی مردم از گرد تو می پراکندند.

وجود دل های پر محبت و با صفا کانون خانواده را گرم و روابط عاطفی را در آن مستحکم می سازد و آدمی در برخورد با افراد صمیمی و مهربان کمتر احساس آزردگی و سرخوردگی می کند و خود را در محیطی آرام و سرشار از روابط گرم می یابد زیرا عبادت و نماز به زندگی او معنا داده و آرامش بخشیده است.

کاهش فشارهای (استرس های) روانی

نماز موجب کاهش استرس ها می گردد و فشارهای روحی را کم می کند. زیرا آنگاه که آدمی در برابر خالق متعال می ایستد و لب به نماز و دعا می گشاید و او را رحمن و رحیم خطاب می کند، امید به رأفت و رحمت در دلش موج می زند و آن گاه که اشک ندامت از چشمانش جاری می شود، و دردهای خویش را با خدا باز می گوید، پالایش روانی انجام می شود و انسان خود را سبک تر از قبل می یابد چون به بندگی خدا تن می دهد و با تأکید می گوید: «ایّاک نعبد و ایّاک نستعین» فقط تو را عبادت می کنیم و فقط از تو یاری می جوییم.

نماز در خانواده

آثار نماز در خانواده

همه هستی در نمازند. شخصِ بی نماز، برگِ جدا افتاده از درخت هستی است.
همه پدر و مادرها برای بچه‌هایشان آرزوهایی دارند مثل خوشبختی، دوری از فساد، پرهیز از ارتکاب به جرم و عاقبت به خیری. نماز کاری می‌کند که یا این آرزوها محقق شود یا فرزندان را در رسیدن به این آرزوها جلو ببرد. دلیل اینکه از میان معارف دین، باید برای نماز فرزندان سرمایه گذاری زیادی شود، باید در نقش و آثار سرنوشت ‌ساز نماز در خانواده جست ‌و جو کرد که به برخی از این آثار اشاره می کنیم. اثر اول: سلامت روانی خانواده
از آسیب ‌های موجود در خانواده‌ های امروزی، خالی بودن خانه‌ ها از امور معنوی یا دست کم حاکم نبودن روح معنویت بر خانه است و پرواضح است که توجه به نماز در خانواده، جوی معنوی را در آن محیط حکم ‌فرما می ‌کند. در خانه‌ای که اعضای آن در طول روز در ساعات معین، همگی به سوی خالق بی‌نیاز رو آورده و با او به گفت و گو می‌پردازند، نازها و نیازها را به سوی او عرضه می‌کنند و تکیه گاه و پشتیبان خود را خدای متعال می‌دانند، فضا سرشار از معنویت و یاد او خواهد بود.
ره آورد و ارمغان این رفتار، سلامت و آرامش روانی خانواده است. «اَلّذینَ آمَنوا وَ تَطمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکرِ اللهِ اَلا بِذِکرِ اللهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ»:[1] آنها که ایمان آورده اند و دل‌هایشان به یاد خدا مطمئن و آرام است، آگاه باشید، تنها با یاد خدا دل ‌ها آرامش می‌یابد.

آثار نماز در خانواده

همه هستی در نمازند. شخصِ بی نماز، برگِ جدا افتاده از درخت هستی است.
همه پدر و مادرها برای بچه‌هایشان آرزوهایی دارند مثل خوشبختی، دوری از فساد، پرهیز از ارتکاب به جرم و عاقبت به خیری. نماز کاری می‌کند که یا این آرزوها محقق شود یا فرزندان را در رسیدن به این آرزوها جلو ببرد. دلیل اینکه از میان معارف دین، باید برای نماز فرزندان سرمایه گذاری زیادی شود، باید در نقش و آثار سرنوشت ‌ساز نماز در خانواده جست ‌و جو کرد که به برخی از این آثار اشاره می کنیم. اثر اول: سلامت روانی خانواده
از آسیب ‌های موجود در خانواده‌ های امروزی، خالی بودن خانه‌ ها از امور معنوی یا دست کم حاکم نبودن روح معنویت بر خانه است و پرواضح است که توجه به نماز در خانواده، جوی معنوی را در آن محیط حکم ‌فرما می ‌کند. در خانه‌ای که اعضای آن در طول روز در ساعات معین، همگی به سوی خالق بی‌نیاز رو آورده و با او به گفت و گو می‌پردازند، نازها و نیازها را به سوی او عرضه می‌کنند و تکیه گاه و پشتیبان خود را خدای متعال می‌دانند، فضا سرشار از معنویت و یاد او خواهد بود.
ره آورد و ارمغان این رفتار، سلامت و آرامش روانی خانواده است. «اَلّذینَ آمَنوا وَ تَطمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکرِ اللهِ اَلا بِذِکرِ اللهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ»:[1] آنها که ایمان آورده اند و دل‌هایشان به یاد خدا مطمئن و آرام است، آگاه باشید، تنها با یاد خدا دل ‌ها آرامش می‌یابد.


اثر دوم: افزایش محبت در خانواده
از نیازهای اساسی انسان در تمامی سطوح زندگی، نیاز به محبت است. این نیاز در بین اعضای خانواده که مدام با یکدیگر در ارتباط هستند، بیشتر احساس می‌ شود؛ چرا که همگی در خوشی ‌ها و ناخوشی ‌ها و سرد و گرم روزگار در کنار یکدیگر زندگی می ‌کنند.
از راه‌ های افزایش محبت، دین ‌داری است و از آیات و روایات به دست می ‌آید که ستون دین و دین داری نماز است؛[2] پس از کارکردهای نماز در خانواده افزایش محبت است. از طرف دیگر، بسیاری از اختلافات درون خانواده در رذایل اخلاقی ریشه دارد، رذایلی مانند تکبر، غرور، کم صبری و... . خدای متعال برای زدودن این بداخلاقی‌ها، انسان را به توجه به ذات الهی و ارتباط با او فراخوانده است، آن هم با نماز.[3]
حضرت زهرا (ع) در خطبه فدکیه، علت واجب شدن نماز را چنین بیان می‌کند: «خدا نماز را واجب کرد تا بندگان از تکبر دور شوند.»[4]
از راه ‌های افزایش محبت، دین‌داری است و ستون دین‌داری «نماز» است. پس نماز خواندن از راه‌های افزایش محبت در خانواده است.

اثر سوم: افزایش ارزش معنوی خانواده
خدای حکیم شخصیت و کرامت انسان را در گرو تقوا دانسته است. مسلم است که تقوا یک ویژگی فردی صرف نیست و جنبه‌های مختلفی دارد که یکی از آن‌ها تقوای خانوادگی است. اگر چنین تقوایی در خانواده حاکم شود، خانواده به جایگاه و ارزش واقعی خود نزدیک شده است. از معارف دین به دست می‌ آید که یکی از مهم ترین ویژگی‌های اهل تقوا، اقامه نماز است.[5]
کسی که در دل، خدا ترس است و نیز هنگام سجده، سر بر آستان معبود می‌ساید و پیشانی خود را به رسم تواضع و بندگی بر خاک می‌گذارد، در همه جا و همه حال از جمله محیط خانواده نیز متواضع است و احترام دیگران را پاس می‌دارد.


اثر چهارم: رهایی خانواده از غم و اندوه
زندگی خانوادگی با فراز و نشیب‌هایی که دارد، ممکن است در برخی مقاطع، مشکلاتی را به همراه داشته باشد که انسان را به غم و اندوه بکشاند. راهکار دوری از این ناراحتی‌ها را خدای متعال این گونه بیان فرموده است: «وَاستَعینُوا بِالصَّبرِ وَ الصَّلاه»ِ[6] از صبر و نماز کمک بگیرید.
اثر پنجم: برکت در خانواده
اوج ارتباط انسان با خالق از طریق نماز است. در نماز نیز نزدیک ترین حالت به خدا وقتی است که انسان در سجده باشد.[7] در چنین حالی، خداوند حکیم به نمازگزار در حال سجده می‌گوید: «خانواده ات را فراموش نکن و برای وسعت رزق و روزی خانواده ات دعا کن.»
از معارف دین به دست می‌ آید که یکی از مهم ترین ویژگی‌های اهل تقوا، اقامه نماز است.

اثر ششم: ایمنی خانواده از آسیب ‌های اجتماعی
خداوند متعال اهداف شیطان را دور کردن انسان از نماز بیان می‌کند؛[8] چرا که در سایه نماز، انسان از بسیاری از گناهان در امان می‌ماند.[9] پیامبر خدا (ص) فرمود: تا زمانی‌که انسان بر وقت نمازهاش مراقبت کند، شیطان از نزدیک شدن به او وحشت دارد؛ اما اگر آن را ضایع کرد، شیطان بر او مسلط می‌شود و او را در گناهان بزرگ می‌اندازد.[10]
اثرهفتم: آمرزش والدین
در روایات بسیاری آمده است بعد از مرگ عمل قطع می‌شود، اما پدر و مادری که فرزندان شایسته‌ای تربیت کرده باشند اعمال نیکشان از قبیل نماز، استغفار، دعا و... بر آمرزش و شادی روح والدین تاثیرگذار خواهد بود.[11] همچنین پیامبر(ص) بشارت داد: «کسی که خردسالی را تربیت کند تا بگوید لا اله الا الله، خداوند متعال از او حساب نمی‌کشد.[12]

حدیث درباره نماز

حدیث در مورد نماز از امام باقر (ع)

اهمیت نماز در حدیثی از امام باقرعلیه السلام:

نماز ستون دین است، مثل آن همانند ستون خیمه است که وقتی استوار باشد میخها و طنابها پابرجاست، و هرگاه ستون آن کج و شکسته شود هیچکدام از آنها استوار نمی مانند. (بحارالانوار جلد 82 صفحه 234)

حدیث در مورد نماز,حدیث در مورد نماز نخواندن,احادیث نماز

مجموعه احادیث درمورد نماز

پیامبر (ص ) در مورد نماز فرمودند :

اسرق الناس فاالذی یسرق من صلاته فصلاته تلف کما یلف الثوب الخلق فیضرب بها وجهه
دزدترین مردم کسی است که به خاطر سرعت و شتابزدگی از نماز خود کم کند، نماز چنین انسانی همچون جامه مندرسی در هم پیچیده شده، به صورت اوپرتاب می گردد.
( میزان الحکمه ، ج 5، ص 406 )

حدیث در مورد نماز از امام باقر (ع)

اهمیت نماز در حدیثی از امام باقرعلیه السلام:

نماز ستون دین است، مثل آن همانند ستون خیمه است که وقتی استوار باشد میخها و طنابها پابرجاست، و هرگاه ستون آن کج و شکسته شود هیچکدام از آنها استوار نمی مانند. (بحارالانوار جلد 82 صفحه 234)

حدیث در مورد نماز,حدیث در مورد نماز نخواندن,احادیث نماز

مجموعه احادیث درمورد نماز

پیامبر (ص ) در مورد نماز فرمودند :

اسرق الناس فاالذی یسرق من صلاته فصلاته تلف کما یلف الثوب الخلق فیضرب بها وجهه
دزدترین مردم کسی است که به خاطر سرعت و شتابزدگی از نماز خود کم کند، نماز چنین انسانی همچون جامه مندرسی در هم پیچیده شده، به صورت اوپرتاب می گردد.
( میزان الحکمه ، ج 5، ص 406 )

حدیث در مورد نماز,حدیث در مورد نماز نخواندن,احادیث نماز

حدیث در مورد نماز از امام صادق (ع)

حدیدثی از امام صادق عليه السلام در مورد نماز:

فَضْلُ الْوَقْتِ الْأَوَّلِ عَلَى الْأَخِيرِ كَفَضْلِ الْآخِرَةِ عَلَى الدُّنْيَا
فضیلت خواندن نماز در اول وقت نسبت به تأ خیر انداختن آن، مثل فضیلت آخرت بر دنیاست.
(ثواب الاعمال ص 36 - بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 79 ، ص 359 ، ح )

حدیث در مورد نماز خواندن,حدیث در مورد نماز,احادیث نماز

حدیث در مورد نماز

حضرت محمد (ص) فرمودند :

هیچ گاه وقت نماز نمی رسد مگر اینکه فرشته ای در میان مردم ندا می دهد که : ای مردم بپاخیزید و با نماز خود آتشهایی را که برافروخته اید خاموش کنید.

(بحارالانوار جلد 82 صفحه 209 )

حدیث در مورد نماز,حدیث در مورد نماز اول وقت,احادیث نماز

حدیث در مورد نماز از حضرت محمد(ص)

پیامبر (ص) فرمودند:

لا صلوة لمن لا یتم رکوعها و سجودها
کسی که رکوع و سجودش را ناتمام و شتابزده به جا می آورد، نمازش پذیرفته نیست.

( بحار الانوار، ج ,84 ص 253 )

حدیث در مورد نماز,حدیث در مورد نماز خواندن,احادیث نماز

حدیث در مورد نماز اول وقت


امام صادق علیه السلام در مورد چگونگی خواندن نماز فرمودند:

وقتی نماز واجب میخوانی آنرا در وقت خودش چنان بخوان که گویا دیگر هرگز به نماز موفق نمی شوی.

(محجة البیضاء جلد 1 صفحه 350 )

حدیث در مورد نماز,حدیث در مورد نماز اول وقت, حدیث درباره نماز خواندن

حدیث در مورد نماز نخواندن

حدیثی از پیامبر (ص) در مورد نماز:

من ترک صلوة لا یرجو ثوابها و لایخاف عقابها فلا ابالی ایموت یهودیا ونصرانیا او مجوسیا

کسی که نماز را ترک کند، در حالی که امید به پاداش نمازش ندارد و ازعذاب ترک نماز نیز ترسناک نیست ، پس باکی نیست که یهودی بمیرد، یانصرانی ، یا مجوسی.

( بحار الانوار، ج ,82 ص .203 میزان الحکمه ، ج 5، ص 403 )

حدیث در مورد نماز,حدیث در مورد فواید نماز,احادیثی در مورد نماز

حدیث در مورد فواید نماز

امام صادق عليه السلام فرمودند:

ما يَمنَعُ اَحَدَكُم اِذا دَخَل عَلَيهِ غَمٌّ مِن غُمُومِ الدُّنيا اَن يَتَوَضَّاَ ثُمَّ يَدخُلَ مَسجِدَهُ وَ يَركَعَ رَكعَتَينِ فَيَدعُوَ اللّه فيهِما؟ اَما سَمِعتَ اللّه يَقُولُ: «و َاستَعينوا بِالصَّبرِ وَ الصَّلاةِ»؟

چه چيز مانع مى شود كه هر گاه بر يكى از شما غم و اندوه دنيايى رسيد، وضو بگيرد و به سجده گاه خود رود و دو ركعت نماز گزارد و در آن دعا كند؟ مگر نشنيده اى كه خداوند مى فرمايد: «از صبر و نماز مدد بگيريد»؟

(تفسير عياشى ج 1، ص 43، ح)

حدیث در مورد فواید نماز,حدیث در مورد نماز,احادیثی در مورد نماز

حدیث در مورد نماز

حدیثی از امام علی علیه السلام در مورد نماز:

هرگاه کسی به نماز می ایستد، شیطان حسودانه به او می نگرد، بخاطر آنکه می بیند رحمت خدا او را فراگرفته است.

(بحارالانوار جلد 82 صفحه 207 )

حدیث درباره نماز

امام باقر علیه السلام در مورد نماز فرمودند:

مَن اَتَمَّ رُکوعَهُ لَم تَدخُلهُ وَحشَةٌ فی القَبر.

هر که رکوع نمازش را کامل انجام دهد هیچ ترس و وحشتی در قبر با سراغش نمی آید.

(کافی(ط-الاسلامیه) ج 3، ص 321، ح 7)

حدیث در مورد نماز,حدیث در مورد نماز اول وقت, حدیث درباره نماز خواندن

حدیث در مورد نماز

حدیثی از پیامبر گرامی (ص) در مورد نماز :

نماز از آداب ( اولیه ) دین است، و آن مایه خشنودی خدا ، و راه و روش پیامبران الهی است. (بحارالانوار جلد 82 صفحه 231 )

امام باقر علیه السلام در مورد نماز فرمودند:

مَن اَتَمَّ رُکوعَهُ لَم تَدخُلهُ وَحشَةٌ فی القَبر.

هر که رکوع نمازش را کامل انجام دهد هیچ ترس و وحشتی در قبر با سراغش نمی آید.

(کافی(ط-الاسلامیه) ج 3، ص 321، ح 7)

حدیث در مورد نماز,حدیث در مورد نماز اول وقت, حدیث درباره نماز خواندن

حدیث در مورد نماز

حدیثی از پیامبر گرامی (ص) در مورد نماز :

نماز از آداب ( اولیه ) دین است، و آن مایه خشنودی خدا ، و راه و روش پیامبران الهی است. (بحارالانوار جلد 82 صفحه 231 )

حدیث در مورد نماز اول وقت,حدیث در مورد نماز,حدیث درباره نماز

مجموعه احادیث درمورد نماز

حدیثی از امام رضا علیه السلام در مورد نماز:

ان الصلوة احسن صورة خلقها الله
به درستی نماز نیکوترین صورتی است که خدا آن را خلق کرد.
( جامع احادیث الشیعه ، ج 4، ص 50 )

حدیث در مورد نماز اول وقت,حدیث در مورد نماز,حدیث در مورد نماز نخواندن

حدیث در مورد نماز

إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ

به درستی که نماز از هر کار قبیح و نابایستی باز میدارد.

یعنی حقیقت نماز، شخص نمازگزار را اصلاح می کند و از آلوده شدن به فحشاء و مُنکَر باز میدارد.

(سوره عنکبوت آیه 45 )

حدیث در مورد نماز,حدیث در مورد نماز اول وقت,حدیث در مورد نماز نخواندن

حدیث در مورد نماز خواندن

حضرت محمد (ص) در مورد نماز فرمودند:

موقعیت نماز در دین مانند موقعیت سر نسبت به بدن است.

(اثنی عشریه صفحه 8 و 9)

حدیث در مورد نماز,احادیث نماز,حدیث در مورد نماز خواندن

حدیث در مورد نماز از امام علی (ع)

حدیثی از امام علی علیه السلام در مورد نماز:

فیما اوصی به امیرالمؤمنین (ع) عند وفاته : الصلوة، الصلوة، الصلوة
در آن چیزی که امیرالمومنین (ع ) هنگام وفات وصیت کرد، این بود: نماز، نماز، نماز.
( مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 173 )

احادیث نماز,حدیث در مورد نماز,حدیث در مورد نماز خواندن

حدیث در مورد نماز از پیامبر اکرم (ص)

پیامبراکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:

اَحَبُّ الاعمالِ اِلَی اللهِ الصَّلاةُ لِوَقتِها ثُمَّ بِرُّ الوالِدَین ثُمَّ الجِهادُ فی سَبیلِ اللهِ؛

بهترین کارها در نزد خدا نماز به وقت است، آنگاه نیکی به پدر و مادر، آنگاه جنگ در راه خدا.

(نهج الفصاحه ص 167 ، ح 70)

حدیث در مورد نماز,مجموعه احادیث درمورد نماز,نماز

حدیث در مورد نماز اول وقت

امام صادق (ع) در مورد اهمیت نماز اول وقت فرمودند:

افضل الاعمال الی الله الصلاة لوقتها و بر الوالدین و الجهاد فی سبیل الله
بهترین اعمال نزد خداوند، نمازاول وقت است پس از آن نیکی بر پدر و مادر، و سپس جهاد در راه خدا است.
( بحار الانوار، ج 3، ص 85 )

حدیث در مورد نماز,احادیث نماز,حدیث درباره نماز اول وقت

حدیث در مورد نماز از حضرت زهرا (س)

حدیثی از حضرت زهرا سلام الله علیها در مورد نماز:

فَجَعلَ اللهُ الایمانَ تَطهیراً لَکم مِنَ الشِّرکِ، وَ الصَّلاةَ تَنزیهاً لَکم عَن الکِبرِ؛
خدای تعالی ایمان را برای پاکیزگی از شرک قرار داد، و نماز را برای دوری از تکبر و خودخواهی.
(احتجاج(طبرسی) ج1، ص)

حدیث در مورد نماز,نماز اول وقت,حدیث در مورد نماز نخواندن

احادیث نماز

حدیثی از پیامبر (ص) در مورد اهمیت نماز :

بین العبد و بین الکفر ترک الصلاة
فاصله کفر و بندگی ترک نماز است.
( بحار الانوار، ج ,82 ص .202 میزان الحکمه، ج 5، ص 403 )

کاریکاتور نماز

نتیجه تصویری برای کاریکاتور نماز

نتیجه تصویری برای کاریکاتور نماز


نتیجه تصویری برای کاریکاتور نماز


نتیجه تصویری برای کاریکاتور نماز


نتیجه تصویری برای کاریکاتور نماز

نماز از منظر قرآن

ج - نماز با خشوع

از مصادیق اقامه نماز به جای آوردن نماز با خشوع آن است .

«قد افلح المؤمنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون; (19) به تحقیق مؤمنان رستگار شدند آنها که در نمازشان خشوع دارند» .

خشوع به معنای تواضع و ادب جسمی و روحی است که در برابر شخص بزرگ یا حقیقت مهمی در انسان پیدا می شود و آثارش در بدن ظاهر می گردد .

فیومی گوید: «خشع خشوعا اذا خضع و خشع فی صلاته و دعائه اقبل بقلبه علی ذلک و هو ماخوذ من خشعت الارض اذا سکنت و اطمانت; (20) خشوع به معنای تواضع است و خشوع در نماز و دعا به معنای اقبال قلبی بر آن است و این واژه برگرفته از سکون و اطمئنان است، آن چنان که برای سکون زمین واژه خشوع به کار رفته و می گویند: «خشعت الارض » . خشوع در نماز; یعنی جسم و روح را در نماز به دیدار خداوند بردن و انقطاع از غیر او آن چنان که برگزیدگان خداوند پیامبر و آل - علیهم السلام - چنین بودند . اولین فرودگاه این خشوع روح است که بر جسم نیز اثر می گذارد; یعنی آن کس که در نماز خشوع دارد در حال نماز اعضا و جوارح او نیز آرام بوده، پیوسته بازی با ریش و صورت ندارد! در حدیثی می خوانیم که پیامبر (ص) مردی را دید که در حال نماز با ریش خود بازی می کند فرمود: «اما انه لو خشع قلبه لخشعت جوارحه; (21) اگر او در قلبش خشوع بود، اعضای بدنش نیز خاشع می شد» .

ج - نماز با خشوع

از مصادیق اقامه نماز به جای آوردن نماز با خشوع آن است .

«قد افلح المؤمنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون; (19) به تحقیق مؤمنان رستگار شدند آنها که در نمازشان خشوع دارند» .

خشوع به معنای تواضع و ادب جسمی و روحی است که در برابر شخص بزرگ یا حقیقت مهمی در انسان پیدا می شود و آثارش در بدن ظاهر می گردد .

فیومی گوید: «خشع خشوعا اذا خضع و خشع فی صلاته و دعائه اقبل بقلبه علی ذلک و هو ماخوذ من خشعت الارض اذا سکنت و اطمانت; (20) خشوع به معنای تواضع است و خشوع در نماز و دعا به معنای اقبال قلبی بر آن است و این واژه برگرفته از سکون و اطمئنان است، آن چنان که برای سکون زمین واژه خشوع به کار رفته و می گویند: «خشعت الارض » . خشوع در نماز; یعنی جسم و روح را در نماز به دیدار خداوند بردن و انقطاع از غیر او آن چنان که برگزیدگان خداوند پیامبر و آل - علیهم السلام - چنین بودند . اولین فرودگاه این خشوع روح است که بر جسم نیز اثر می گذارد; یعنی آن کس که در نماز خشوع دارد در حال نماز اعضا و جوارح او نیز آرام بوده، پیوسته بازی با ریش و صورت ندارد! در حدیثی می خوانیم که پیامبر (ص) مردی را دید که در حال نماز با ریش خود بازی می کند فرمود: «اما انه لو خشع قلبه لخشعت جوارحه; (21) اگر او در قلبش خشوع بود، اعضای بدنش نیز خاشع می شد» .

د - دوام در نماز

از مصادیق اقامه نماز «دوام نماز» است .

در سوره معارج پس از آن که خداوند برخی صفات ناشایست انسان ها را مورد تذکر قرار می دهد، اوصاف شایسته آنها را هم ذکر می کند که از جمله آن: «الا المصلین الذین هم علی صلاتهم دائمون; (22) مگر نمازگزارانی که بر نماز خود تداوم دارند» . ظاهر آیه دوام است; یعنی هم به وقت نماز می خوانند و هم همیشه نماز می خوانند، این گونه نیست که نماز خواندن آنها مقطعی باشد و چنین نمازی است که اگر جزو برنامه زندگی شد و با حدود آن به جای آورده شد انسان را از فحشا و منکر باز می دارد . و اصولا برنامه های تربیتی جز با تداوم کارآیی لازم را ندارند، لذا در حدیثی از پیغمبر اکرم (ص) می خوانیم: «ان احب الاعمال الی الله مادام و ان قل; (23) محبوب ترین اعمال نزد خداوند کاری است که انسان بر آن مداومت داشته باشد هر چند کم باشد» .

ه - گسترش و مطرح کردن نماز در جامعه

بدون تردید از مصادیق «اقامه نماز» گسترش و مطرح کردن نماز در جامعه است (نه تنها مصداق) . پیش از این، مصادیق اقامه نماز در بعد فردی مورد توجه قرار گرفت و اینک آن را از بعد اجتماعی مورد بررسی قرار می دهیم .

قرآن کریم می فرماید از ویژگی های یاران خداوند آن است که: «الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلوة و آتوا الزکاة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و لله عاقبة الامور; (24) آنها کسانی هستند که هرگاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا می دارند و زکات را ادا می کنند و امر به معروف و نهی از منکر می نمایند» .

از این آیه شریفه به قرینه واژه تمکین (که به معنای فراهم ساختن وسائل و ابزار کار است; اعم از آلات و ادوات لازم یا علم و آگاهی کافی و توان و نیروی جسمی) می توان استفاده کرد که مردان خدا از قدرت خود در جهت اقامه نماز استفاده می کنند، علاوه بر آن که خود اهل اقامه نمازاند، بر مطرح کردن آن در جامعه تلاش می کنند .

با مصادیق پنج گانه فوق می توان معنای وسیع «اقامه نماز» را در قرآن دریافت . بحث پیرامون اولین وظیفه در قبال نماز; یعنی «اقامه نماز» را با کلامی از شهید علامه آیة الله مطهری به پایان می برم:

«به پا داشتن نماز آن است که حق نماز ادا شود; یعنی نماز به صورت یک پیکر بی روح انجام نگردد، بلکه نمازی باشد که واقعا بنده را متوجه خالق و آفریننده خویش سازد و این است معنی ذکرالله که در آیه شریفه 14 سوره طه بدان اشاره شده: «اقم الصلوة لذکری » یاد خدا بودن مساوی است با فراموش کردن غیر خدا; اگر انسان ولو مدت کوتاهی با خداوند در راز و نیاز باشد و از او استمداد جوید و او را ثنا گوید، او را به الله بودن، رب بودن، رحمان بودن، رحیم بودن، احد بودن، صمد بودن، لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد بودن توصیف کند، عالی ترین تاثیرها در نفس او گذاشته می شود و روح انسان آن چنان ساخته می شود که مذهب اسلام می خواهد و بدون چنین برنامه ای امکان پذیر نیست » . (25)

2 - پاسداشت حریم نماز

دیگر وظیفه مؤمنان در قبال نماز پاسداشت حریم نماز است; نیکوداشت نماز جایگاه ویژه ای در زندگی برای آن قائل بودن، به جای آوردن آن با آداب واجب و مستحب از مصادیق آن است . نگهداری

حریم نماز نقطه مقابل استخفاف است; یعنی سبک شمردن نماز و شان و منزلتی برای آن ندیدن! که امام صادق (ع) فرمود: «ان شفاعتنا لن تنال مستخفا بالصلوة » . (26) که ترجمه آن این دو بیت است:

گویم ز امام صادق این طرفه حدیث

تا شیعه او به لوح دل بنگارد

فرمود که بر شفاعت ما نرسد

هر کس که نماز را سبک بشمارد

قرآن کریم از این «حریم نگهداری » ، تعبیر به حفظ کرده است:

«حافظوا علی الصلوات والصلوة الوسطی . . . ; (27) در انجام همه نمازها و نماز وسطی کوشا و مراقب باشید» . در این آیه بر مراقبت همه نمازها، به ویژه نماز وسطی تاکید شده است . این که «صلوة وسطی » کدام است؟ اقوال گوناگونی بین مفسران هست، (28) نماز ظهر، نماز عصر، نماز مغرب، نماز عشا، نماز صبح، نماز جمعه، نماز شب، نماز وتر و . . . اینها برخی از اقوالی است که در مصداق «صلوة وسطی » گفته شده است، ولی با توجه به شان نزول آیه بعید نیست که مقصود از آن نماز ظهر باشد . در شان نزول آیه آمده است: جمعی از منافقان به بهانه گرمی هوا در نماز جماعت ظهر شرکت نمی کردند و این سبب شده بود که از جمعیت نماز جماعت پیامبر (ص) کاسته شود تا جایی که گاه پشت سر پیامبر یک صف یا دو صف بیشتر نبود . آیه شریفه تذکر به مؤمنان است که حریم نماز را نگهدارید و با ترک جماعت حریم این عبادت بزرگ را نشکنید . (29)

در سه آیه از قرآن نیز «محافظت بر نماز» از ویژگی های مؤمنان شمرده شده است:

«والذین هم علی صلواتهم یحافظون; (30) مؤمنان کسانی اند که بر نمازهای خویش مراقب اند» .

راغب در معنای حفظ گوید: «ثم یستعمل فی کل تفقد و تعهد و رعایة . . .» . (31)

این واژه در مورد تفقد، پیمان داری و مراقبت به کار می رود .

3 - کمک گرفتن از نماز

انسان در زندگی مادی بدون تردید در تنگنا قرار می گیرد، امکانات و توان انسان محدود است و مشکلات بسیار، بدون پشتوانه نمی توان زندگی کرد . آنان که مادی می اندیشند، فقط به پشتوانه های مادی فکر می کنند، ولی آنان که الهی فکر می کنند پیوسته با پشتوانه های معنوی خود را از بن بست می رهانند . از این دست پشتوانه ها نماز است . نماز، جلوه برجسته یاد خداست و «دل آرام گیرد ز یاد خدای «الا بذکر الله تطمئن القلوب » . (32)

«واستعینوا بالصبر والصلوة و انها لکبیرة الا علی الخاشعین; (33) از صبر و نماز یاری جویید (و با استقامت و کنترل هوس های درونی و توجه به پروردگار نیرو بگیرید) و این کار جز برای خاشعان سنگین است » .

بر این اساس است که در روایات فراوانی آمده است که وقتی پیامبر (ص) یا امام علی (ع) با مشکلی رو به رو می شدند به نماز روی می آوردند . (34) امام صادق (ع) فرمود: مستند این کار همین آیه شریفه است . (35)

از حضرت امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: چه مانعی دارد وقتی که با

غمی از غم های دنیا رو به رو می شوید وضو گرفته به مسجد بروید، دو رکعت نماز بخوانید و در نماز دعا کنید، زیرا خداوند دستور داده: «واستعینوا بالصبر والصلوة » . (36)

و بی تردید استوارترین پشتوانه در زندگی همین است و بس، دیگر پشتوانه ها سست است و غیر قابل اعتماد:

«مثل الذین اتخذوا من دون الله اولیاء کمثل العنکبوت اتخذت بیتا و ان اوهن البیوت لبیت العنکبوت لو کانوا یعلمون; (37) کسانی که غیر از خدا را اولیا خود برگزیدند، همچون عنکبوت اند که خانه ای برای خود انتخاب کرده و سست ترین خانه ها خانه عنکبوت است; اگر می دانستند!»

«هر حیوان و حشره ای برای خود خانه و لانه ای دارد اما هیچ یک از این خانه ها به سستی خانه عنکبوت نیست . اصولا خانه باید دیوار، سقف، و دری داشته باشد و صاحب آن را از حوادث حفظ کند، طعمه و غذا و نیازهای او را در خود نگه دارد، بعضی خانه ها سقف ندارند، اما لااقل دیواری دارند یا اگر دیوار ندارند سقف دارند، اما لانه عنکبوت که از تعدادی تارهای بسیار نازک ساخته شده نه دیواری دارد، نه سقفی، نه حیاطی و نه دری . اینها همه از یک سو .

از سوی دیگر مصالح آن به قدری سست و بی دوام است که در برابر هیچ حادثه ای مقاومت نمی کند، اگر نسیم ملایمی بوزد تار و پودش را درهم می ریزد . اگر چند قطره باران بر آن ببارد آن را متلاشی می کند . کمترین شعله آتش به آن برسد، نابودش می سازد، حتی اگر گرد و غبار بر آن بنشیند، پاره پاره می شود و از سقف خانه آویزان می گردد . معبودهای دروغین این گروه نه سودی دارد و نه زیانی نه مشکلی را حل می کند و نه در روز بیچارگی پناهگاه کسی هستند» . (38)

آری فقط او پناه گاه است و بس!

4 - امر به نماز

دیگر وظیفه در قبال نماز «امر» به آن است . امر به معروف از فرایض بزرگ مکتب ماست و برترین معروف ها نماز است . معروفی که اگر در جامعه آن گونه که دین خواسته مطرح باشد، ریشه بسیاری از منکرات خشکانده می شود از ویژگی های مردان خدا آن است که «امر» به نماز دارند . قرآن کریم در مورد حضرت اسماعیل صادق الوعد (که این غیر از اسماعیل فرزند حضرت ابراهیم است (39) ) می فرماید:

«. . . و کان یامر اهله بالصلوة والزکوة . . . ; (40) و این پیامبر پیوسته خاندان خود را امر به نماز و زکات می کرد . . .» .

و در مورد دیگر خطاب به پیامبر (ص) می خوانیم:

«و امر اهلک بالصلوة واصطبر علیها . . . ; (41) و خانواده خود را به نماز دستور ده و بر انجام آن شکیبا باش . . .» .

در این دو آیه بر «امر» اهل به نماز تاکید ویژه است، چرا که اصلاح بنیان خانواده زیربنای سایر اصلاحات است . اگر خانواده ها، الهی شدند جامعه الهی خواهد شد . بر این اساس است که در دو آیه فوق سخن از امر کردن خانواده به نماز است و این در حقیقت راهی برجسته برای نجات خانواده از آتش است همان که در آیه شش سوره تحریم آمده است:

«یا ایها الذین آمنوا قوا انفسکم و اهلیکم نارا وقودها الناس والحجارة . . . ; ای کسانی که ایمان آورده اید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسان ها و سنگ هاست نگه دارید» .

از این آیه می توان رسالت سنگین پدر و مادر را در تربیت معنوی فرزندان استفاده کرد .

در روایتی از پیامبر گرامی اسلام می خوانیم:

«الا کلکم راع و کلکم مسؤول عن رعیته فالامیر علی الناس راع و هو مسؤول عن رعیته والرجل راع علی اهل بیته و هو مسؤول عنهم فالمرئة راعیة علی اهل بیت بعلها و ولده و هی مسؤولة عنهم الا فکلکم راع و کلکم مسؤول عن رعیته; (42) بدانید همه شما نگهبانید و همه در برابر کسانی که مامور نگهبانی آنها هستید مسؤولید . امیر و رئیس حکومت اسلامی نگهبان مردم است و در برابر آنها مسؤول است مرد نگهبان خانواده خویش است و در مقابل آنها مسؤول، زن نیز نگهبان خانواده شوهر و فرزندان است و در برابر آنها مسؤول می باشد . بدانید همه شما نگهبانید و همه شما در برابر کسانی که مامور نگهبانی آنها هستید مسؤولید» .

نماز از منظر قرآن

نماز در تمام ادیان الهی به عنوان برترین آیین عبادی و رکن معنویت و ارتباط با خداوند مطرح بوده است . درخواست حضرت ابراهیم (ع) چنین بوده است که: «رب اجعلنی مقیم الصلوة و من ذریتی . . . ; (1) پروردگارا، من و ذریه ام را برپا دارنده نماز قرار ده » . به حضرت موسی (ع) در کوه طور خطاب شد: «اننی انا الله لا اله الا انا فاعبدنی و اقم الصلوة لذکری; (2) همانا

من الله هستم، معبودی جز من نیست مرا پرستش کن و نماز را برای یاد من برپا دار» .

حضرت عیسی (ع) می گوید: «. . . و اوصانی بالصلوة والزکاة ما دمت حیا; (3) . . . و مرا توصیه به نماز و زکات مادام که زنده ام کرده است » .

و در چند جای قرآن سخن از میثاق بنی اسرائیل است که بخشی از مواد آن اقامه نماز است . (4)

در آیین مقدس اسلام نیز «نماز» جایگاه ویژه ای دارد و در قرآن کریم بر آن تاکید فراوان شده است .

نماز در تمام ادیان الهی به عنوان برترین آیین عبادی و رکن معنویت و ارتباط با خداوند مطرح بوده است . درخواست حضرت ابراهیم (ع) چنین بوده است که: «رب اجعلنی مقیم الصلوة و من ذریتی . . . ; (1) پروردگارا، من و ذریه ام را برپا دارنده نماز قرار ده » . به حضرت موسی (ع) در کوه طور خطاب شد: «اننی انا الله لا اله الا انا فاعبدنی و اقم الصلوة لذکری; (2) همانا

من الله هستم، معبودی جز من نیست مرا پرستش کن و نماز را برای یاد من برپا دار» .

حضرت عیسی (ع) می گوید: «. . . و اوصانی بالصلوة والزکاة ما دمت حیا; (3) . . . و مرا توصیه به نماز و زکات مادام که زنده ام کرده است » .

و در چند جای قرآن سخن از میثاق بنی اسرائیل است که بخشی از مواد آن اقامه نماز است . (4)

در آیین مقدس اسلام نیز «نماز» جایگاه ویژه ای دارد و در قرآن کریم بر آن تاکید فراوان شده است .

در این کتاب الهی وظایفی برای مسلمانان، در مقابل نماز مقرر شده است . این وظایف عبارتند از:

1 - برپایی نماز .

در آیات زیادی برپایی نماز در کنار «ایتاء زکوة » ; پرداختن زکات آمده است .

تکیه بر این دو رکن، در حقیقت برای بیان این واقعیت است که مسلمان شایسته، هم در پیوند با خداوند باید ارتباط عاشقانه و صمیمی داشته باشد و هم در رابطه با مردم بی تفاوت نبوده و وظایف واجب و مستحب مالی خود را انجام داده، به فکر محرومان جامعه باشد . عالی ترین شکل ارتباط عاشقانه با خداوند نماز است و بهترین شیوه ارتباط با مردم حل مشکلات مادی آنهاست که با ادای وظایف مالی، از سوی مسلمانان این مهم برآورده می شود . (5) در قرآن کریم «اقامه نماز» و «ایتاء زکوة » به عنوان محک ایمان، تقوی، اخلاص و . . . شمرده شده (6) و این دو در حقیقت اولین گام وفاداری به دین معرفی شده اند . قرآن کریم درباره برخورد با مشرکین می فرماید: «فان تابوا و اقاموا الصلاة و آتوا الزکوة فخلوا سبیلهم; (7) هرگاه توبه کنند و نماز را برپا دارند و زکات را بپردازند، آنها را رها ساخته و مزاحمشان نشوید . . . .»

در آیه دیگری آمده است «فان تابوا و اقاموا الصلوة و آتوا الزکوة فاخوانکم فی الدین; (8) پس اگر توبه کردند و نماز را برپا داشته و زکات را بپردازند پس برادران دینی شما هستند . . .» .

معنای اقامه نماز چیست؟

به نظر می رسد با توجه به ریشه لغوی اقامه، که از قیام - در مقابل قعود است - اقامه نماز را به معنای برپایی آن بگیریم در مقابل آن زمین ماندن و زمین گیر شدن و بی اعتنایی به آن است و این معنا دارای مصادیقی است:

الف - گزاردن درست نماز با حدود و شرایط آن;

ب - به جای آوردن نماز به نحو کامل و احسن;

ج - تداوم در برپایی نماز;

د - تلاش برای مطرح کردن و گسترش نماز در جامعه .

راغب در مفردات گوید:

«و لم یامر تعالی بالصلوة حیثما امر و لا مدح به حینما مدح الا بلفظ الاقامة تنبیها ان المقصود منها توفیة شرائطها لا الاتیان بهیئاتها . . . ; (9) در تمام مواردی که خداوند به نماز امر یا مدح به آن کرده است واژه اقامه نماز آمده است تا به این معنا توجه داده شود که مقصود از نماز، گزاردن نماز واجد شرایط است نه تنها به جای آوردن هیات نماز (بدون روح)» .

در قرآن کریم، اقامه نماز با ویژگی های ذیل مطلوب است:

الف - برپا داشتن نماز، با نشاط و شادابی

در دو آیه از قرآن، نماز خواندن با کسالت از ویژگی های منافقان شمرده شده است: «و اذا قاموا الی الصلوة قاموا کسالی . . . ; (10) و هنگامی که به نماز می ایستند از روی کسالت می ایستند . . .» .

«. . . و لا یاتون الصلوة الا و هم کسالی . . . ; (11) و نماز به جا نمی آورند جز با کسالت .»

و ویژگی چنین نمازی جز نماز بی کیفیت که به همه چیز جز نماز شبیه است، نیست . در روایتی از حضرت امام سجاد (ع) می خوانیم:

«ان المنافق ینهی و لاینتهی و یامر بما لایاتی و اذا قام الی الصلوة اعترض; همانا منافق (از کار زشت) نهی می کند، ولی خود از آن کار دست نمی کشد و فرمان می دهد (به خوبی) ولی خود انجام نمی دهد و چون به نماز بایستد اعتراض می کند» . راوی می گوید: پرسیدم: «ما الاعتراض; اعتراض چیست » ؟ حضرت فرمود: «الالتفات و اذا رکع ربض; رو به راست و چپ گردانیدن و چون رکوع کند خود را مانند گوسفند به زمین اندازد (یعنی بعد از رکوع نایستد و به همان حال به سجده رود .» (12)

ب - اهتمام به نماز و وقت فضیلت آن

قرآن کریم می فرماید: «فویل للمصلین الذین هم عن صلوتهم ساهون; (13) پس وای بر نمازگزارانی که از آن غافلند .»

«ساهون » آنانند که از اصل نماز غافلند، توجهی به آن ندارند، گاه آن را نمی خوانند، گاه در آخر وقت می خوانند . قرآن کریم می گوید این مساله در ضعف اعتقاد دینی او ریشه دارد . گفتنی است که «سهو» و «اشتباه » در نماز مورد نظر آیه نیست، زیرا اگر چنین بود، می فرمود: «فی صلوتهم » در نمازشان نه «عن صلوتهم » از نمازشان . یونس بن عمار از حضرت امام صادق (ع) پرسید: مقصود از سهو همان وسوسه شیطان است؟ حضرت فرمود: «لاکل احد یصیبه هذا ولکن ان یغفلها و یدع ان یصلی فی اول وقتها; (14) نه هر کس مبتلا به وسوسه می شود بلکه مقصود آن است که از اصل نماز غفلت کند و در اول وقت نخواند .» امام صادق (ع) در روایتی فرمود: «تاخیر الصلوة عن اول وقتها لغیر عذر; (15) مقصود از سهو بدون عذر نماز را از اول وقت تاخیر انداختن است » .

در روایتی از حضرت امام علی (ع) می خوانیم:

«لیس عمل احب الی الله عزوجل من الصلوة فلایشغلنکم عن اوقاتها شی ء من امور الدنیا فان الله عزوجل ذم اقواما فقال الذین هم عن صلاتهم ساهون یعنی انهم غافلون استهانوا باوقاتها; (16) هیچ کاری نزد خداوند محبوت تر از نماز نیست، پس نباید در وقت نماز هیچ یک از امور دنیا شما را مشغول از نماز سازد که خداوند گروهی را که از نماز سهو می کنند نکوهش کرده است و مقصود این است که اینها غفلت از نماز داشته، حریم وقت نماز را نگه نمی دارند» .

علاوه بر توجه به اصل نماز باید در نماز نیز انسان به این نکته توجه داشته باشد که در مقابل حضرت حق ایستاده با او سخن می گوید، باید تمام وجود خویش را به این میهمانی ببرد تا شیطان جرات زمینه سازی برای خروج از این میهمانی را فراهم نسازد .

«یا ایها الذین آمنوا لاتقربوا الصلوة و انتم سکاری حتی تعلموا ما تقولون . . . ; (17) ای کسانی که ایمان آورده اید، در حالی که مست هستید به نماز نزدیک نشوید تا بدانید چه می گویید . . .» .

ظاهر آیه روشن است و نیاز به توضیح ندارد که مقصود، نهی از نماز در حال مستی است لکن از تعلیل «حتی تعلموا ما تقولون » می توان این معنا را برداشت کرد: نماز مطلوب آن است که انسان با عنایت و توجه نماز بخواند، بداند که چه می گوید و با که سخن می گوید . مؤید این برداشت روایت امام باقر (ع) است که فرمود: در حالتی که کسل هستید یا چرت آلود یا سنگین، مشغول نماز نشوید، زیرا خداوند مؤمنان را از نماز خواندن در حال مستی نهی کرده است . (18)

مقاله درباره نماز

مقاله در مورد نماز

چرا باید نماز بخوانیم؟چرا بايد خدا را عبادت كنيم؟ و چرا اين عبادت حتما بايد بصورت نماز باشد؟ مگر نماز چه ويژگي‌هايي دارد؟

نماز و اسرار تربيتي آن


• نماز موجب ياد خداست:

ياد خدا بهترين وسيله براي خويشتن داري و كنترل غرايز سركش و جلوگيري از روح طغيان است. «نمازگزار» همواره به ياد خدا مي‏باشد، خدايي كه از تمام كارهاي كوچك و بزرگ ما آگاه است، خدايي كه از آنچه در زواياي روان ما وجود دارد و يا از انديشه ما مي‏گذارد، مطلع و باخبر است و كمترين اثر ياد خدا اين است كه به خودكامگي انسان و هوسهاي وي اعتدال مي‏بخشد، چنان كه غفلت از ياد خدا و بي خبري از پاداشها و كيفرهاي او، موجب تيرگي عقل و خرد و كم فروغي آن مي‏شود.

مقاله در مورد نماز

چرا باید نماز بخوانیم؟چرا بايد خدا را عبادت كنيم؟ و چرا اين عبادت حتما بايد بصورت نماز باشد؟ مگر نماز چه ويژگي‌هايي دارد؟

نماز و اسرار تربيتي آن


• نماز موجب ياد خداست:

ياد خدا بهترين وسيله براي خويشتن داري و كنترل غرايز سركش و جلوگيري از روح طغيان است. «نمازگزار» همواره به ياد خدا مي‏باشد، خدايي كه از تمام كارهاي كوچك و بزرگ ما آگاه است، خدايي كه از آنچه در زواياي روان ما وجود دارد و يا از انديشه ما مي‏گذارد، مطلع و باخبر است و كمترين اثر ياد خدا اين است كه به خودكامگي انسان و هوسهاي وي اعتدال مي‏بخشد، چنان كه غفلت از ياد خدا و بي خبري از پاداشها و كيفرهاي او، موجب تيرگي عقل و خرد و كم فروغي آن مي‏شود.

انسان غافل از خدا در عاقبت اعمال و كردار خود نمي‏انديشد و براي ارضاي تمايلات و غرايز سركش خود حد و مرزي را نمي‏شناسد و اين نماز است كه او را در شبانه روز پنج بار به ياد خدا مي‏اندازد و تيرگي غفلت را از روح و روانش پاك مي‏سازد.

به راستي، انسان كه پايه حكومت غرايز در كانون وجود او مستحكم است، بهترين راه براي كنترل غرايز و خواستهاي مرزنشناس او همان ياد خدا، ياد كيفرهاي خطاكاران و حسابهاي دقيق و اشتباه‏ناپذير آن مي‏باشد. از اين نظر قرآن يكي از اسرار نماز را ياد خدا معرفي مي‏كند: «اقم الصلوة لذكري؛ نماز را براي ياد من بپادار!» (1)

• دوري از گناه:

نمازگزار ناچار است كه براي صحت و قبولي نماز خود از بسياري از گناهان اجتناب ورزد؛ مثلا، يكي از شرايط نماز مشروع بودن و مباح بودن تمام وسايلي است كه درآن به كار مي‏رود، مانند آب وضو و غسل، جامه‏اي كه با آن نماز مي‏گزارد و مكان نمازگزار، اين موضوع سبب مي‏شود كه گرد حرام نرود و در كار و كسب خود از هر نوع حرام اجتناب نمايد؛ زيرا بسيار مشكل است كه يك فرد تنها در امور مربوط به نماز به حلال بودن آنها مقيد شود و در موارد ديگر بي پروا باشد.

گويا آيه زير به همين نكته اشاره مي‏كند و مي‏فرمايد: «ان الصلوة تنهي عن الفحشأ و المنكر؛ كه نماز (انسان را) از زشتيها و گناه باز مي‏دارد.» (2)

بالاخص اگر نمازگزار متوجه باشد كه شرط قبولي نماز در پيشگاه خداوند اين است كه نمازگزار زكات و حقوق مستمندان را بپردازد؛ غيبت نكند؛ از تكبر و حسد بپرهيزد؛ از مشروبات الكلي اجتناب نمايد و با حضور قلب و توجه و نيت پاك به درگاه خدا رو آورد و به اين ترتيب نمازگزار حقيقي ناگزير است تمام اين امور را رعايت كند. روي همين جهات، پيامبر گرامي ما(صلي‌الله‌عليه‌و‌آله) مي‏فرمايد: نماز چون نهر آب صافي است كه انسان خود را در آن شست و شو دهد، هرگز بدن او آلوده و كثيف نمي‏شود. همچنين كسي كه در شبانه روز پنج مرتبه نماز بخواندو قلب خود را در اين چشمه صاف معنوي شست و شو دهد، هرگز آلودگي گناه بر دل و جان او نمي‏نشيند.

آثار فردي و تربيتي نماز به آنچه كه گفته شد منحصر نيست؛ ولي اين نمونه مي‏تواند نشانه كوچكي از اسرار بزرگ اين عبادت بزرگ اسلامي باشد.

• نظافت و بهداشت:

از آنجا كه نمازگزار در برخي از مواقع همه بدن را بايد به عنوان «غسل» بشويد و معمولا در شبانه روز چند بار وضو بگيرد و پيش از غسل و وضو تمام بدن خود را از هر نوع كثافت و آلودگي پاك سازد؛ ناچار يك فرد تميز و نظيف خواهد بود. از اين نظر نماز به بهداشت و موضوع نظافت كه يك امر حياتي است كمك مي‏كند.

• انضباط و وقت‏ شناسي:

نمازهاي اسلامي هر كدام براي خود وقت مخصوص و معيني دارد و فرد نمازگزار بايد نمازهاي خود را در آن اوقات بخواند، لذا اين عبادت اسلامي به انضباط و وقت‏شناسي كمك مؤثري مي‏كند.

بالاخص كه نمازگزار بايد براي اداي فريضه صبح پيش از طلوع آفتاب از خواب برخيزد، طبعا يك چنين فردي گذشته از اين كه از هواي پاك و نسيم صبحگاهان استفاده مي‏نمايد، به موقع فعاليتهاي مثبت زندگي را آغاز مي‏كند.

آثار فردي و تربيتي نماز به آنچه كه گفته شد منحصر نيست؛ ولي اين نمونه مي‏تواند نشانه اسرار بزرگ اين عبادت بزرگ اسلامي باشد.

داستان

نماز در وسط مناظره

هنگامی که حضرت رضا (علیه السلام) با دانشمند معروف عِمران صابئی مناظره می‌نمودند و بحث به جای حساس خود رسیده بود، یکباره حضرت از جای خود برخاستند و رو به مأمون کرده و فرمودند: موقع نماز است.

عمران عرض کرد: آقای من؛ پاسخ سؤالات مرا قطع نکن که قلبم نرم و آماده شده، امام (علیه السلام) فرمود: نماز می‌خوانیم و باز می‌گردیم .[۱]

[۱]. عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، ص ۱۵۴.

نماز در وسط مناظره

هنگامی که حضرت رضا (علیه السلام) با دانشمند معروف عِمران صابئی مناظره می‌نمودند و بحث به جای حساس خود رسیده بود، یکباره حضرت از جای خود برخاستند و رو به مأمون کرده و فرمودند: موقع نماز است.

عمران عرض کرد: آقای من؛ پاسخ سؤالات مرا قطع نکن که قلبم نرم و آماده شده، امام (علیه السلام) فرمود: نماز می‌خوانیم و باز می‌گردیم .[۱]

[۱]. عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، ص ۱۵۴.

نماز اول وقت در مسابقه

او از همان سنین کودکی به نماز اول وقت اهمیت می داد و فضیلت نماز اول وقت را با هیچ چیز دیگر عوض نمی کرد. در دوران جوانی که به ورزش کشتی می رفت روزی برای انجام مسابقات به اتفاق هم به سالن رفتیم. مسابقات فینال بود، در میان جمعیت به تماشا نشسته بودم که چند نفر از رقیبان با هم مبارزه کردند. نوبت به عباس [۱] رسید. چند بار نام او را برای مبارزه خواندند، امّا او نبود و حاضر نشد، تا اینکه دست رقیب او را به عنوان برنده مسابقه بالا بردند. نگران شدم به خودم می گفتم: یعنی عباس کجا رفته؟ در جستجوی او بودم نگاهم به او افتاد که از درب سالن وارد می شد. جلو رفتم و گفتم: کجا بودی؟ اسمت را خواندند، نبودی؟ گفت: وقت نماز بود، نماز از هر کاری برایم مهمتر است. رفته بودم نماز جماعت .[۲]

[۱]. عباس حاجی زاده بعدها در یکی از عملیاتها به فیض شهادت نائل آمد.

[۲]. ستارگان خاکی، ص ۲۱۹.

نماز شب دائم امام خمینی (س)

نماز شب امام خمینی پنجاه سال ترک نشد. امام در بیماری، در صحت، در زندان، در خلاصی، در تبعید، حتی در روی تخت بیمارستان قلب هم نماز شب می‌خواند. امام در قم بیمار شدند و به دستور اطباء می‌بایست به تهران منتقل شوند. هوا بسیار سرد بود و برف می‌بارید، یخبندان عجیبی در جاده‌ها وجود داشت امام چندین ساعت در آمبولانس بودند و پس از انتقال به بیمارستان قلب باز نماز شب خواندند. شبی که امام از پاریس به سوی تهران می‌آمدند تمام افراد در هواپیما خوابیده بودند و تنها امام در طبقه بالای هواپیما نماز شب می‌خواندند و شما اگر از نزدیک دیده باشید، آثار اشک بر گونه‌های مبارک امام حکایت از شب زنده‌داری و گریه‌های نیمه شب وی دارد.

جالب این است که امام همیشه موقع نماز عطر و بوی خوش مصرف می‌کردند و شاید بدون بوی خوش سر نماز نایستاده باشند، حتی در نجف هم که نماز شب را پشت بام می‌خواندند در همان پشت بام نیز یک شیشه عطر داشتند .[۱]

[۱]. سرگذشت‌های ویژه، ج ۲، ص ۵۱.

نتیجه عبادت بدون اخلاص

مردی بود که هر کار می‌کرد نمی‌توانست اخلاص خود را حفظ کند و ریاکاری نکند، روزی چاره اندیشی کرد و با خود گفت: در گوشه‌ی شهر مسجدی متروک هست که کسی به آن توجه ندارد و رفت و آمد نمی‌کند، خوبست شبانه به آن مسجد بروم تا کسی مرا ندیده خالصانه خدا را عبادت کنم در نیمه های شب تاریک، مخفیانه به آن مسجد رفت، آن شب باران می‌آمد و رعد و برق و بارش شدت داشت. او در آن مسجد مشغول عبادت شد در وسط‌های عبادت، ناگهان صدائی شنید با خود گفت: حتماً شخصی وارد مسجد شد، خوشحال گردید که آن شخص فردا می‌رود و به مردم می‌گوید این آدم چقدر خداشناس وارسته‌ای است که در نیمه‌های شب به مسجد متروک آمده و مشغول نماز و عبادت است. او بر کیفیت و کمیت عبادتش افزود و همچنان با کمال خوشحالی تا صبح به عبادت ادامه داد، وقتی که هوا روشن شد و به آن کسی که وارد شده بود، زیر چشمی نگاه کرد دید آدم نیست بلکه سگ سیاهی است که بر اثر رعد و برق و بارندگی شدید، نتوانسته در بیرون بماند و به مسجد پناه آورده است. بسیار ناراحت شد و اظهار پشیمانی می‌کرد و پیش خود شرمنده بود که ساعت‌ها برای سگ عبادت می‌کرده است خطاب به خود کرد و گفت: ای نفس، من فرار کردم و به مسجد دور افتاده آمدم تا در عبادت خود، اَحدی را شریک خدا قرار ندهم، اینک می‌بینم سگ سیاهی را در عبادتم شریک خدا قرار داده‌ام، وای بر من چقدر مایه‌ی تأسف است که این حالت را پیدا کرده‌ام .[۱]

[۱]. منتخب قوامیس الدرّر، ص ۱۴۴.

اذان نیمه شب

در زمان «معتضد»، بازرگان پیری از یکی از سران سپاه مبلغ زیادی طلبکار بود به هیچ وجه نمی توانست آن را وصول کند. ناچار تصمیم گرفت به خود خلیفه متوسل شود; اما هر وقت به دربار می آمد، دستش به دامان خلیفه نمی رسید; زیرا دربانان و مستخدمان درباری به او راه نمی دادند. بازرگان بیچاره از همه جا مأیوس شده بود که شخصی او را به نزد خیاطی فرستاد و گفت: «این خیاط می تواند گره از کار تو باز کند.» بازرگان پیر در حالی که مطمئن بود او نیز نمی تواند کاری انجام دهد; به نزد خیاط رفت، زیرا در جایی که افراد سر شناس شهر نتوانسته بودند او را یاری دهند، پس چگونه یک خیاط ساده می توانست چنین کند. اما وقتی ماجرا را برای خیاط تعریف کرد، او با خونسردی گفت: «برو به آن سپاهی بگو، اگر پولم را ندهی، خیاط از تو شکایت می کند.» تاجر درمانده حال فکر کرد که خیاط بیهوده سخن می گوید; ولی برای آنکه آخرین در را هم زده باشد، پیش مرد سپاهی رفت و جمله خیاط تکرار کرد. بر خلاف انتظارش، رنگ مرد پرید و فوری پول او را داد. این ماجرا بازرگان پیر را در شگفتی فرو برد و پیش خیاط برگشت و با اصرار زیاد از او خواست تا علت را بگوید. او نیز چنین تعریف کرد: «شبی از خیابان عبور می کردم و افسری از سپاه عثمانی را دیدم که مست از شرابخواری عربده می کشید و فحش می داد. در همین وقت زنی از خیابان می گذشت که افسر مست راهش را بست. زن با التماس و فریاد از رهگذران کمک خواست. ولی مردم از ترس، جرأت نداشتند جلو بروند. من پیش رفتم و با نرمی از او خواستم تا از سر راه زن کنار برود. او با چماقش به من حمله کرد و دوستانش را هم فرا خواند تا مرا دور کنند. جمعیت از ترس متفرق شد و من هم ناچار شدم برای حفظ جانم در برابر آن سربازان مست از آنجا دور شوم. ولی فکر زن بیچاره لحظه ای رهایم نمی کرد و با خود می اندیشیدم که چطور او را یاری دهم. یکدفعه فکری به ذهنم رسید. فوراً به مسجد رفتم و از بالای مناره با صدای بلند اذان گفتم. ناگهان دیدم فوج سربازهای سواره و پیاده به خیابان ها ریختند و همه پرسیدند: «این کسیت که در این وقت شب اذان می گوید؟» من وحشت زده خودم را معرفی کردم. گفتند: «زود پایین بیا که خلیفه تو را خواسته است.» مرا نزد خلیفه بردند. اوکه منتظر من بود، علت اذان گفتنم را پرسید. من هم جریان را از اول تا آخر برایش نقل کردم. او فوری دستور داد آن افسر را باز داشت کنند. از آن پس، من هر گاه با چنین مظالمی رو به رو می شوم، همین برنامه را اجرا می کنم، یعنی اذان می گویم. از آن به بعد، تمام افسرها از من حساب می برند.»

داستان

اولین نمازگزاران اسلام

عبدالله بن مسعود می‌گوید: در اولین مرتبه که از جریان امر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آگاه شدم، هنگامی بود که به همراه عموهایم با چند تن دیگر از قوم خود به قصد خرید اجناس وارد شهر مکه شدیم. و از جمله اجناسی که در نظر داشتیم آن را تهیه کنیم عطر بود و ما را برای تحصیل این متاع به سوی عباس بن عبدالمطلّب راهنمایی کردند.

ما به جانب عباس رهسپار شدیم و او در نزدیکی چاه زمزم در نزدیکی خانه کعبه نشسته بود و ما هم پهلوی او نشستیم. در این هنگام مردی از درب صفا داخل مسجد شد که رنگ او سفید متمایل به قرمزی بود، موی سرش تا وسط گوش کشیده شده و پیچیده مانند بود، دماغ او باریک و صاف و اندک برآمدگی داشت، چشم‌هایش سیاه و بزرگ بود، دندان‌های سفید و برّاقی داشت، دست‌ها و پاهای او درشت و مردانه بود، محاسن پُری داشت و از دو پارچه‌ی سفید لباس پوشیده بود گویی که ماهیست چهارده شبه و از افق برتابیده است.

اولین نمازگزاران اسلام

عبدالله بن مسعود می‌گوید: در اولین مرتبه که از جریان امر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آگاه شدم، هنگامی بود که به همراه عموهایم با چند تن دیگر از قوم خود به قصد خرید اجناس وارد شهر مکه شدیم. و از جمله اجناسی که در نظر داشتیم آن را تهیه کنیم عطر بود و ما را برای تحصیل این متاع به سوی عباس بن عبدالمطلّب راهنمایی کردند.

ما به جانب عباس رهسپار شدیم و او در نزدیکی چاه زمزم در نزدیکی خانه کعبه نشسته بود و ما هم پهلوی او نشستیم. در این هنگام مردی از درب صفا داخل مسجد شد که رنگ او سفید متمایل به قرمزی بود، موی سرش تا وسط گوش کشیده شده و پیچیده مانند بود، دماغ او باریک و صاف و اندک برآمدگی داشت، چشم‌هایش سیاه و بزرگ بود، دندان‌های سفید و برّاقی داشت، دست‌ها و پاهای او درشت و مردانه بود، محاسن پُری داشت و از دو پارچه‌ی سفید لباس پوشیده بود گویی که ماهیست چهارده شبه و از افق برتابیده است.

این مرد خوش اندام وارد مسجد شد و در جانب راست او پسر نیکو رویی بود و در پشت سر آنان زنی آهسته قدم بر می‌داشت و خوب زینت‌های خود را پوشیده بود این سه نفر به سوی سنگ آسمانی حجرالاسود آمدند و به ترتیب حجر را دست کشیده و بوسیدند و سپس هفت مرتبه خانه کعبه را طواف کردند. و بعد از طواف در مقابل رُکن ایستاده و شروع کردند به نماز خواندن: دست برای تکبیر بلند کرده و تکبیر گفتند و بعد از قیام رکوع کردند، سپس به سجده رفتند و بعد باز قیام نمودند. و ما از مشاهده‌ی این جریان تعجب کردیم زیرا در سرزمین مکه این اعمال و اینگونه عبادت سابقه نداشته است.

پس رو به سوی عباس کردیم و گفتیم: آیا این آئین جدیدی است که در میان شما پیدا شده است، یا چیزیست که آنرا نمی‌شناسیم؟ عباس گفت: آری سوگند به پروردگار متعال که آن را نمی‌شناسید، این مرد برادرزاده‌ی من محمد بن عبدالله است و این پسر علی ابن ابیطالب است و این زن خدیجه دختر خویلد و زن محمد است، و در روی زمین کسی به جز این سه نفر پیدا نمی‌شود که اینگونه و به این ترتیب خداوند جهان را پرستش کند .[۱]

[۱]. سیر اعلام النبلاء، ج ۱، ص ۳۳۳.

چهل روز نماز

گوهرشاد همسر شاهرخ میرزا که به منطقه‌ای وسیعی از ایران حکومت می‌کرد به فکر ساختن مسجدی در کنار بارگاه ملکوتی امام رضا (علیه السلام) افتاد؛ لذا تمام خانه‌ها و زمین‌های اطراف حرم را خریداری کرد.

ساختمان مسجد شروع شد و گوهرشاد هر چند روز یک بار جهت سرکشی به ساختمان،, به محوطه کار می‌آمد و دستورات لازم را به معماران و استادکاران می‌داد.

روزی برای سرکشی ساختمان آمد، باد مختصری وزیدن گرفت، گوشه‌ی چادر خانم به وسیله‌ی باد کنار رفت، یکی از عمله‌ها چهره او را دید و دلباخته آن زن شد.

جرأت اظهار نظر برای او نبود، زیرا بیم آن داشت که او را اعدام کنند، عمله و اظهار عشق به ملکه مملکت!!

دو سه روزی نگذشت که عمله‌ی بیچاره مریض شد او پرستاری جز مادر دردمندش نداشت.

طبیب از علاج او عاجز شده مادر مهربان کنار بستر تنها فرزندش گریه می‌کرد، فرزند چاره‌ای ندید جز اینکه دردش را به مادر اظهار کند. مادر ساده دل و ساده لوح، برای رفع این مشکل به گوهرشاد خانم مراجعه کرده و درد فرزندش را با او در میان گذاشت و گفت:

اگر کاری نکنی تنها پسرم از دستم می‌رود.

گوهرشاد به آن مادر دل سوخته گفت:

چرا این مطلب را زودتر با من در میان نگذاشتی تا بنده از بندگان خدا را از گرفتاری نجات دهم. آنگاه گفت: ای مادر به خانه برو و سلام مرا به فرزندت برسات و بگو من حاضرم با تو ازدواج کنم، ولی شرطی را باید من رعایت کنم و شرطی را تو باید رعایت کنی. اما شرطی که من باید رعایت کنم جدایی از شاهرخ میرزا است، اما شرطی که تو باید مراعات کنی پرداختن مهریّه به من است و آن مهریه این است که چهل شبانه روز در محراب زیر گنبد مسجد نماز بخوانی.

مادر به خانه برگشت و تمام مسائل را با پسر خود در میان گذاشت، پسر از شدت تعجب خیره شد و از این خبر آن چنان شادمان شد که به زودی از بستر رنج برخاست و با کمال اشتیاق قبول کرد که این مهریه را انجام دهد و پیش خود گفت:

چهل روز که چیزی نیست اگر چند سال به من پیشنهاد می‌شد حاضر به اجرای آن بودم. در هر صورت به محراب مسجد رفت و چهل شبانه روز در آنجا نماز خواند به این امید که به وصال گوهرشاد برود. ولی به تدریج علاقه‌اش به گوهرشاد از بین رفت و به عشق الهی گرفتار گردید. پس از چهل شبانه روز نماینده گوهرشاد به محراب عبادت آمد تا مژده وصل را به او بدهد ولی متوجه شد که حال او تغییر کرده و اثری از علاقه و عشق به گوهرشاد در او نیست، نماینده گوهرشاد به او گفت:

من از طرف خانم آمده‌ام.

گفت: به خانم بگو من روز اول عاشق تو بودم ولی الآن دیگر عاشق تو نیستم بلکه عاشق خدا شده‌ام.

راستی عجیب است، راهنمایی آن زن بزرگوار را ببینید که برای علاج هوای نفس چه نسخه‌ای می‌دهد و اثر نماز را ببینید که با اینکه در اول کار از راه حقیقی دور بود ولی عاقبت هدایت یافت .[۱]

123456
7
8